Discover millions of ebooks, audiobooks, and so much more with a free trial

Only $11.99/month after trial. Cancel anytime.

جادوی نوشتن
جادوی نوشتن
جادوی نوشتن
Ebook452 pages2 hours

جادوی نوشتن

Rating: 0 out of 5 stars

()

Read preview

About this ebook

قلم به ‌دست گرفتن و نوشتن مکنونات قلبی یک نیاز است؛ نیازی انکارناپذیر، شایسته‌ی‌ مقام انسان و بایسته‌ی یک جامعه‌ی‌ آرمان‌گرا و هنر ورز. این نیاز قبل از هر چیز برخاسته از یک تنهایی فلسفی‌ ـ عرفانی در زیستن رنج‌آمیز انسان بر کره‌ی‌ خاکی است؛ داستان تأمل ‌طلب و انگیزاننده‌ی نی مولانا؛ «نی ببریده از نیستان»، با سینه‌یی شرحه شرحه از فراق.
« بشنو این نی چون شکایت می‌‌کند
از جدایی‌ها حکایت می‌‌کند
کز نیستان تا مرا ببریده‌اند
در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق».
...
نگره‌های فلسفی در چرایی و فرجام خلقت انسان، شکوه‌های سوزناک «جدایی»، و مویه‌های عاشقانه، ناگزیر، «سینه‌های شرحه شرحه از فراق» را به «شرح درد اشتیاق» حاجت‌مند خواهد کرد. آنها را بر آن خواهد داشت تا از «نیستان» نی ببرند و آن را به خامه بدل سازند، در آمه‌ی خون فروبرند و نوشتن بیاغازند.
این کتاب برای نگارندگان چنینی است. از این رو به زبانی نوشته شده كه ساده و همه فهم باشد‌، اهتمام آن‌، نه غور در مباحث دشوار فنی و تخصصی‌، كه پاسخ به نیازی مبرم است. بنابراین نباید انتظار داشت حیطه‌یی گسترده مانند نویسندگی؛ [با تمام شاخه‌ها و زیرمجموعه‌های آن] را به تمام و كمال به نقد بكشد. این مهم، هرگز و هرگز در توان این قلم نیست. غرض در میان نهادن تجارب و رهنمودهایی ست كه امیدمندیم ارائه‌ی آن، گرهی ازكار مشتاقان بگشاید.
بااین تعریف‌، كتاب حاضر را دست‌نویس‌های پراكنده‌، آموخته‌ها‌ [و نه آموزه]‌های جسته ـ گریخته و آزموده‌های محدود نگارنده یی قلمداد كنید كه بر سر آن بوده با به شراكت گذاشتن دستاوردهای خویش‌، راه را با دیگران و با مدد آنان طی كند. تصریح می‌كند كه خود همیشه نوآموز است و بیش از سایرین‌، برای آموختن تمام عمر، پوزار می‌‌کشد ـ با کشکول اشتیاق، دریوزه‌وارـ به هر دیار؛ و کوبه می‌‌ساید به هر بسته در، با انگشتانی بی قرار.
نگارنده‌ی بر آن است صفحات این کتاب را همچنان باز نگهدارد تا ـ در یک کار مشترک ـ با تجربه ها و رهنمودهای عاشقان قلم، غنی و کامل گردد
ترک گدایی مکن که گنج بیابی
از نظر ره روی که در گذر آید
صالح و طالح متاع خویش نمودند
تا که قبول افتد و که در نظر آید
چشم امید دارم استادان ادب، شاعران و نویسندگان این مرز پرگهر و تمامی ادب‌‌دوستان صاحب‌دل، بزرگوارانه بر سر من منت نهاده و کاستی‌های این وجیزه به این حقیر یادآور شوند؛ که بسا موجب امتنان و خرسندی خواهد بود.
کمال همنشین در من اثرکرد وگرنه من همان خاکم که هستم

Languageفارسی
Release dateMar 9, 2019
ISBN9780463254523
جادوی نوشتن
Author

علیرضا خالو کاکایی

Ali reza khalo kakaee is an Iranian poet, songwriter, and Iranian authorThis exiled artist is against fundamentalist ruling of Iran.He comes from a country that taken hostage by reactionary and terrorist mullahsHe could not live in Iran for a different opinion and libertyHe was not allowed to publish their books freely in IranIran's freedom for this progressive intellectual is equal to his lifeWe publish some of his books for world-wide acquaintanceYour welcome to these books will spread freedom in Iranعلیرضا خالوکاکایی با تخلص (ع. طارق) شاعر، ترانه‌ سرا و نویسنده‌ی آزادی خواه و آوانگارد ایرانی است. او زندگی و قلمش را صرف مبارزه با دولت فناتیستی ایران کرده است. ما جمعی از ادب دوستان، تصمیم گرفتیم ـ بخشی از آثار او را که در اینترنت موجود است ـ بدون دخل و تصرف و با رعایت قوانین کپی رایت، باز نشر و منعکس کنیم. امیدواریم بتوانیم آثار سایرین هنرمندان مردمی و در تبعید را نیز در آینده در نوبت انتشار قرار دهیم.این هنرمند ایرانی مخالف با بنیادگرایی مذهبی، بر اساس خاطراتی که در کتاب «من و برف‌های سهیل» نوشته، در سال ۱۳۴۱ در یک خانواده‌ی فقیر در شهر سنقر کلیایی به دنیا آمد. به نقاشی و کتاب علاقه وافر داشت. در ۱۴سالگی یک مجموعه قصه برای کودکان نوشت. در ۱۵سالگی با خواندن کتاب‌های دکتر علی شریعتی، صمد بهرنگی و دفاعیه‌های مهدی رضایی به دنیای مبارزه و سیاست قدم گذاشت و همراه با جوانان آزادیخواه و انقلابی شهر به فعالیت زیرزمینی روی آورد. با شروع تظاهرات دانش‌آموزی علیه شاه در سال ۱۳۵۷ به آن پیوست و در سرنگونی دیکتاتوری نقش فعال داشت. با تأسیس جنبش ملی مجاهدین به عضویت در آن درآمد. در سال ۱۳۶۰ با تأثیرپذیری از جان باختن تعدادی از دوستانش به سرودن شعر متمایل شد. به دلیل مخالفت با دیکتاتوری ولایت فقیه و استبداد جدید در زیر پرده‌ی دین زندگی مخفی اختیار کرد. در سال ۱۳۶۵ از طریق غیرقانونی از ایران خارج شد و به مقاومت سازمان یافته علیه دیکتاتوری پیوست.او در باره‌ی زندگی مخفی خود در مقدمه‌ی کتاب سکوت آبی ماه، دومین مجموعه شعر خود، این‌چنین نوشته است:«آن سال به دلیل فشارهای عظیم روحی، تنهایی در پشت درهای بسته و پنجره‌های تاریک، در به دری و آوارگی و تحت تعقیب بودن به وسیله‌ی پاسداران، و زیستن ۲۴ساعته در وضعیت آماده‌باش، تازه به شعر روآورده بودم و داشتم در کنار فعالیت‌های سیاسی، آن را تجربه می‌کردم. البته آشنایی‌ام با ادبیات و نیز داستان‌نویسی به ۱۴سالگی‌ام برمی‌گردد؛ یعنی ۵سال زودتر از خطرکردن ناشیانه در وادی شعر. شعر را نه برای شاعر شدن و بودن یا چاپ کتاب، که سنگ صبوری می‌دیدم که می‌توان دل‌زمزمه‌های مکنون را با آن در میان نهاد.روزهای سیاهی که بر روشنفکران و آزادیخواهان ایران در حکومت ولایت فقیه گذشته و می‌گذرد، قابل بازگفتن نیست.اگر روزی سلطان محمود غزنوی در پاسخ به خلیفه‌ی عصر خویش می‌گفت: «من از بهر عباسیان انگشت در کرده‌ام در همه‌ی جهان و قرمطی می‌جویم و آنچه یافته آید و درست گردد بردار می‌کشند...» روح الله الموسوی الخمینی، خود خلیفه بود و امرش مطاع، او آزادیخواهان و دگراندیشان عصر خود را «منافق»، «مرتد»، «مهدورالدم»، «محارب»، «یاغی» و «باغی» خوانده و فتوای او برای کشتار زندانیان سیاسی در تابستان۶۷ این بود:«رحم بر محاربين ساده‏ انديشی است، قاطعيت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول ترديدناپذير نظام اسلامی است، اميدوارم با خشم و كينه‌ی انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضايت خداوندمتعال را جلب نمائيد، آقايانی كه تشخيص موضوع به عهده‌ی آنان است وسوسه و شك و ترديدنكنند و سعی كنند [اشداء علی الكفار] باشند.»به پای دارندگان چوبه‌های دار و جلادانش که گویی این میزان از درنده‌خویی را ظرفیت نداشتند، با دست‌های مرتعش، از طریق احمد خمینی رقعه‌یی نوشته و شک خود نسبت به شامل بودن حکم در مورد همه‌ی زندانیان را، در سوالی ضمیمه‌ی این حکم کردند. پاسخ‌ آنها به سرعت داده شد:«هر كس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حكمش اعدام است، سريعا دشمنان اسلام را نابود كنيد، در مورد رسيدگی به وضع پرونده‏‌ها در هر صورت كه حكم سريع‌تر انجام گردد همان مورد نظر است.»آری، من در چنین شرایطی با شعر محرم شدم و به آن رو کردم. پیشاپیش بگویم که این قفس‌های رنگین از کلمات، به لحاظ هنری فاقد ارزش هستند. آنچه آنها را در حال حاضر از پاکسازی و به دور ریخته شدن، مانع می‌شود، خاطرات و خطرات و پاره‌های عزیزی از عمر هستند که نمی‌توان کتمان‌شان کرد. مطمئن هستم و ایمان دارم روزی خواهد رسید که نسل‌های پس از ما، آزادی را تنفس خواهند کرد و آزادی را خواهند اندیشید، در آزادی از آزادی خواهند نوشت؛ این سیاه‌مشق‌ها برای آنان است.علیرضا خالوکاکایی (ع. طارق) با اینکه به‌طور حرفه‌ای به مبارزه با دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران اشتغال داشته اما آثار متعددی در زمینه‌ی شعر و نثر دارد. او از شاعران و نویسندگانی است که پیوسته به نوگرایی باور داشته و هیچگاه در یک سبک درجا نزده است. علاوه بر شعر، داستان کوتاه و رمان، در زمینة وزن شعر و اسلوب نویسندگی تجارب خود را ارائه کرده است. برخی نوشته‌های موجز او تم عرفانی ـ فلسفی دارد. نمونه‌هایی از آن را در کتاب‌های دل‌گریه‌های قلم، درنگ‌پاره‌ها و مکث در پرانتز آبی می‌توان یافت. او و دیگر شاعران و نویسندگان آزادیخواه و در تبعید، خود را شاعران مقاومت ایران می‌خوانندع. طارق، شعر مقاومت را در یکی از مقاله‌های خود این‌گونه تعریف می‌کند«حین نبرد انقلابی‌ ، پیوسته عواطفی به منصه‌ی ظهور می‌رسند که فرصت پرداختن به آنها نیست؛ از دعای بدرقه‌ی مادری گرفته‌ ، تا سفره‌یی نان و پنیر که یک روستایی برای چریک زخمی فراهم می‌آورد، تا کبوتری که بر لبه‌ی بام یک خانه‌ی تیمی قبل از تسخیر‌، آرامش ابریشمی خود را جار می‌زند و تا دانه‌یی که دستی برای گنجشکان می‌پاشد؛ قبل از اینکه گلوله‌یی قلب او را از هم بپاشاند.لحظاتی هستند؛ لحظاتی نادر و معصوم؛ لحظاتی که چشمان خونی جلاد و نگاه‌های چوبی نامحرم‌، آن را نمی‌بینند؛ لحظاتی که در رژه‌ی زنجیرها و تازیانه‌ها گم می‌شوند. شعر مقاومت، این لحظات را از زیر غبار فراموشی نجات می‌دهد و آنها را از خلوت خاطرات آفرینندگان و ناظران آنها بیرون می‌کشد و با قلم بر انگاره‌ی سپید کاغذ می‌سپارد تا وجدانهای حساس انسانی‌، آن را در حال و آینده دریابند.شعر مقاومت ـ با این تعریف ـ بیان لحظات و صداهای گذرا و فراموش شده است. سوژه‌های شعر مقاومت، بسیار متنوع و پردامنه‌اند و عواطف ناب و گسترده‌یی را در برمی‌گیرند؛ سوژه‌ها و عواطفی که شاعر مقاومت، یا عاجز از بیان تمامی آنهاست‌، یا فرصت تصویر آنها را ندارد زیرا خود در متن آتش است و جزیی از جریان متلاطم مبارزه.آری، شاعر مقاومت‌، در گرماگرم نبرد سهمگین سرنوشت‌، مجال روی کاغذ آوردن ندارد او تنها به ثبت حادثه‌یی در عاطفه‌ی خود بسنده می‌کند و با قطره اشکی تأثر خود را بروز می‌دهد تا پیش‌آیی دقیقه‌یی چند برای ثبت و تصویر؛ که ممکن است هیچ‌گاه پیش نیاید.»کتابهای زیر تاکنون از علیرضا خالوکاکایی تاکنون در فضای مجازی به انتشار رسیده است:شعر:دیدم خدا می‌گریست ۹۶ ـ ۱۳۹۳فرصت آبی شعر ۹۶ ـ ۱۳۹۳آخرین حرف خزان ۱۳۶۰آبی‌ترین و سفر ۱۳۷۳آواز ماهیان ۱۳۶۸باریدن از ناگهانتبعید به شعرهای خیس ۶۶ ـ ۱۳۶۵تپش در میان دو مرگ ۷۶ـ ۱۳۷۳تکرار تا زیبایی ۶۹ ـ ۱۳۶۸چامه‌های فصل خاکستر ۶۵ ـ ۱۳۶۰در تبعید خاک ۱۳۸۰سایه‌ها و باد ۷۹ ـ ۱۳۶۷سکوت آبی ماه ۱۳۶۰گفتیم نه و ایستادیم ۸۰ ـ ۱۳۷۹رمان:آنان که با منند بیایند ـ جلد۱ ۱۳۹۷ـ ۱۳۸۶آنان که با منند بیایند ـ جلد۲آنان که با منند بیایند ـ جلد۳آنان که با منند بیایند ـ جلد۴داستان کوتاه:بهار از دیوارها گذشته بود ۱۳۶۷برف‌ها و سکوت ۱۳۶۴مقاله و جستار:بالهای بی قافیه ۱۳۹۳مترسک و پرنده‌ی نخستین خطر ۱۳۹۷جوانه‌های آبی چخماق ۱۳۹۷چکه‌های ترد عقیق ۹۸ـ ۱۳۹۷قیام تا آزادی ۱۳۹۶میان من و نگاه ۱۳۸۴تحقیق:جادوی نوشتن (یادداشت‌هایی در باره‌ی نویسندگی) ۱۳۸۳نبض احساس (آشنایی با وزن یا ریتم در شعر کلاسیک، نیمایی و شعر سپید) ۱۳۸۳مافیای بیت خامنه‌ای و اهمیت تحریم آن ۱۳۹۸فلسفی ـ عرفانی:دل‌گریه‌های قلم ۱۳۸۸درنگ‌پاره‌ها ۱۳۸۹مکث در پرانتز آبیخاطره و اتوبیوگرافی:من و برف‌های سهیل ۱۳۸۳نمایشنامه:سفر تا اعماق آینه ۱۳۸۳

Read more from علیرضا خالو کاکایی

Related to جادوی نوشتن

Related ebooks

Reviews for جادوی نوشتن

Rating: 0 out of 5 stars
0 ratings

0 ratings0 reviews

What did you think?

Tap to rate

Review must be at least 10 words

    Book preview

    جادوی نوشتن - علیرضا خالو کاکایی

    جادوی نوشتن

    علیرضا خالوكاكایی (ع. طارق)

    نگارش آبان ۱۳۸۳

    Title: magic of Writing

    ISBN: 9780463254523

    Author: Ali reza khalo kakaee

    Publisher: Smashwords, Inc.

    هدیه یی كوچك به آتش بر جان افتادگان درد آشنا؛ ظلمت ستیزانی كه بغض در گلویشان راه نجات می‌‌جوید و به كلمه راه می‌‌برد؛ كلام‌ شان، اشك مادران، خون شهیدان و سلاح رزم آوران است. اگر می‌‌گویند و می‌‌نویسند نه برای نام و نان و پشیزی چند، بل برای پاسخ به تعهدات عظیم انسان در برابر خدا، هستی و تاریخ است؛ بالاخره به آزادیخواهانی كه به نوشتن عشقی وافر دارند.

    در بن‌بست غارها و تنگ ‌راه ‌هاي اعماق دره نمي‌توان دنبال چشم‌ اندازهای طلايي گشت و انتظار داشت که خورشيد بر شانه‌ی آدمی بنشیند. خيال ‌پردازي ‌هاي بزرگ و پرواز در کرانه ‌هاي بي‌کرانه سبب خلق مضامين بکرو اعجاب ‌انگيز مي‌شود.

    جادوي قلم دست يافتني است. براي به دست آوردن آن بايد دلي به طعم شوري آب درياها به عاريت ستد و سري اختيار كرد پر از زمزمه‌ی هواي سفر، و با عصاي شوق گام در راه نهاد. باقي چه خواهد شد؟ نمي‌دانيم.

    تو خود پاي به راه در نه و هيچ مپرس

    خود راه بگويدت كه چون بايد رفت.

    فهرست

    به جای دیباچه

    مطلب نخست

    ويژگي مشترك زبان ها

    هر كتاب‌، چكيده‌ی عمر حداقل يك انسان

    كلامي چند در رسالت قلم

    بخش اول ـ کليات

    چرا نوشتن برايمان سخت است؟

    نويسندگي نيز كار دل است

    آيا همه مي‌توانند نويسنده شوند؟

    گام بعدي

    بخش دوم ـ واژه شناسي و جمله بندي

    فصل اول ـ نقش كلمه در يك نوشتار

    كلمه‌، سلول زنده‌ی يك نوشتار

    قوانين حاکم بر رابطه‌ی واژه ها با يکديگر

    شناخت كلي نسبت به ساختار واژه ها

    واج ها

    هجا يا بخش

    تك واژ

    فصل دوم ـ جمله سازي و نکات آن

    ترتيب اجزاي جمله در زبان پارسي

    انواع جمله به لحاظ ساختار

    چند نكته‌ی مهم در جمله سازي

    ۱ـ ساده نگاري

    ۲ـ كاستن از طول جمله و نزديك كردن فعل به نهاد

    ۳ـ خلاصه نويسي

    ۴ـ از هر جمله یك منظور دنبال كنیم

    ۵ـ انسجام و پیوستگی درونی

    ۶ ـ تکیه کلام ها دافعه آور هستند، آنها را ترک کنیم

    ۷ـ مادی‌، زنده و وصف آمیزنوشتن

    ۸ـ اجتناب از نوشتن به صورت نوار بلند و پيوسته

    ۹ – رعايت سجاوندي يا نشانه گذاري

    فصل سوم ـ سجاوندي يا نشانه گذاري

    نقطه (.)

    ويرگول يا كاما (‌،)

    علامت سوال (؟)

    علامت تعجب (!)

    نقطه ـ ويرگول (نقطه ـ كاما)

    خط فاصله (ـ)

    گيومه « »

    دو نقطه (:)

    پرانتز()

    كروشه يا قلاب []

    سه نقطه (...)

    ممیز(/)

    ستاره(*)

    بخش سوم ـ سبک شناسي

    فصل اول ـ آشنايي کلي با سبک‌ هاي ادبي اروپا

    کلاسيسم

    رمانتيسم

    رئاليسم

    ناتوراليسم

    پارناسيسم

    سمبوليسم

    افکار و عقايد ايماژيست‌ ها

    ناتوريسم

    وريسم

    فوتوريسم

    کاسموپوليتيسم

    اونانيميسم

    کوبيسم

    دادائيسم

    سوررئاليسم

    رئاليسم جادويي

    پست مدرنيسم

    مینی مالیسم

    نتيجه‌گيري

    فصل دوم ـ گذري برسبک‌هاي ادبي ايران

    سبک خراساني

    سبک عراقي

    سبک هندي (اصفها ني)

    سبک بازگشت

    شعر دوران مشروطه

    سبک رمانتيک

    شعرآزاد يا نيمايي

    شعرسپيد

    موج نو

    سایر سبک ‌های شعر نو پارسی

    فصل سوم ـ پروسه‌ی تحول نثر پارسي

    زبان پهلوي

    زبان دري

    دوره ها ي تحول نثر پارسي

    ۱ـ دوره‌ی سامانيان (۳۵۰ تا ۴۰۰ هجري)

    ۲ـ دوره‌ی غزنويان و سلجوقي اول (۴۵۰ تا ۵۵۰ هجري)

    ۳ـ دوره‌ی سلجوقي دوم و خوارزمشاهيان(۵۵۰ تا ۶۰۰ هجري)

    ۴ـ سبک عراقي و نثر صنعتي(۶۰۰ تا ۱۲۰۰ هجري)

    ۵ـ دوره‌ی بازگشت ادبي(۱۲۰۰ تا ۱۳۰۰ هجري)

    ۶ـ ساده نويسي يا دوره‌ی مدرنيسم (سال ۱۳۰۰ هجري به بعد)

    بخش چهارم ـ انواع قالب‌های نوشتار

    فصل اول ـ عوامل تعيين‌کننده‌ی قالب ‌هاي نوشتار

    انواع زبان

    فصل دوم ـ قالب‌ هاي نوشتار

    اطلاعيه

    ابلاغيه

    بيانيه

    نامه

    آگهي

    دعوتنامه يا کارت دعوت

    کارت تبريک

    تشويق نامه

    گزارش

    گزارش خبري

    ساير انواع گزارش

    چند نکته در رابطه با نثر گزارش نويسي (نثر مطبوعاتي)

    مراحل تهيه‌ی يک گزارش

    خاطره نويسي

    نقد و بررسي

    تفسير

    مقاله نويسي

    جستار نویسی

    قصه نويسي و داستان کوتاه

    ويژگي هاي يك داستان كوتاه

    اهميت سوژه يابي

    نقش الهام در نوشته

    گريزي به مفهوم گزارش و مقاله و مقايسه‌ی آن با داستان

    رمان

    عناصرتشکيل دهنده‌ی رمان

    ۱- طرح کلی رمان

    ۲- شروع و پایان خوب

    ۳- گره افکنی یا پیرنگ

    ۴- گره گشایی یا دنومان

    ۵- پرسوناژ اصلی و سایر پرسوناژها

    ۶- فضا سازی و توصیف

    ۷- دیالوگ

    بررسی آموزشی پاراگراف‌هایی از یک رمان

    فرق بين قصه‌، داستان كوتاه و رمان

    نمايشنامه

    درام و ملو درام

    تراژدي

    کمدي

    تراژدي کميک

    پانتوميم

    فانتزي

    خيمه شب بازي

    نقالي

    فيلمنامه

    سناريو

    سفرنامه

    اتوبیوگرافی

    بيوگرافي يا زندگينامه

    مونو گرافي يا تک نگاري

    اینفوگرافی

    وب ‌لاگ نویسی یا تارنگاری و تارنویسی

    بخش پنجم ـ روش تحقيق

    انواع روش‌هاي تحقيق

    ۱ـ تجربه و آزمايش

    ۲ـ مشاهده

    ۳ـ پرس و جو

    ۴ـ مطالعه

    يادداشت برداري و روش آن

    نمونه‌ی فرم يادداشت برداري

    شيوه‌ی استفاده از يادداشت ها

    فهرست موضوعي و فهرست راهنما

    برخي علائم اختصاري مورد استفاده در تحقيق

    بخش ششم ـ طراحي در نوشته و اقسام آن

    فصل اول ـ ضرورت و نقش طرح

    مراحل طراحي

    نقش هدف و مخاطب در انتخاب قالب نوشتار

    فصل دوم ـ شروع‌، پايان و اوج در هر نوشته

    شروع خوب

    نقطه‌ی اوج

    پايان خوب

    انتخاب عنوان

    شيوه‌ هاي مختلف براي گزينش عنوان مناسب

    پاراگراف چيست؟

    بخش ها و فصل هاي يک کتاب

    جايگاه و نقش مقدمه در کتاب

    خلاصه کردن مطالب و نتيجه گيري قبل از پايان

    فصل سوم ـ گونه‌هايي از طراحي

    ۱ـ مثلث معکوس

    ۲ـ ليد و مثلث معکوس

    ۳ـ ليد و مثلث بقاعده

    ۴ـ لوزي

    ۵ـ چيدن در طول يا پلکان افقي

    ۶ـ فلاش بک

    ۷ـ خوشه انگور

    فصل چهارم ـ سخن پاياني

    به جای دیباچه

    «گفتند: «ما را تفسیر قرآن بساز»، گفتم: «تفسیر ما چنان است که می‌‌دانید. نی از محمد! و نی از خدا! این من نیز منکر می‌‌شود مرا». می‌‌گویمش: «چون منکری، رها کن، برو. ما را چه صداع (دردسر) می‌‌دهی؟»، می‌‌گوید: «نی، نروم! سخن من فهم نمی‌کند. چنان که آن خطاط سه گونه خط نوشتی: یکی او خواندی، لاغیر ... یکی را هم او خواندی هم غیر او ... یکی نه او خواندی نه غیر او. آن خط سوم منم که سخن گویم. نه من دانم، نه غیر من».

    مقالات شمس تبریزی (خط سوم)

    قلم به ‌دست گرفتن و نوشتن مکنونات قلبی یک نیاز است؛ نیازی انکارناپذیر، شایسته‌ی‌ مقام انسان و بایسته‌ی یک جامعه‌ی‌ آرمان‌گرا و هنرورز. این نیاز قبل از هر چیز برخاسته از یک تنهایی فلسفی‌ـ عرفانی در زیستن رنج‌آمیز انسان بر کره‌ی‌ خاکی است؛ داستان تأمل‌طلب و انگیزاننده‌ی نی مولانا؛ «نی ببریده از نیستان»، با سینه‌یی شرحه شرحه از فراق.

    « بشنو این نی چون شکایت می‌‌کند

    از جدایی‌ها حکایت می‌‌کند

    کز نیستان تا مرا ببریده‌اند

    در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند

    سینه خواهم شرحه شرحه از فراق

    تا بگویم شرح درد اشتیاق».

    ...

    نگره‌های فلسفی در چرایی و فرجام خلقت انسان، شکوه‌های سوزناک «جدایی»، و مویه‌های عاشقانه، ناگزیر، «سینه‌های شرحه شرحه از فراق» را به «شرح درد اشتیاق» حاجت‌مند خواهد کرد. آنها را بر آن خواهد داشت تا از «نیستان» نی ببرند و آن را به خامه بدل سازند، در آمه‌ی خون فروبرند و نوشتن بیاغازند.

    این کتاب برای نگارندگان چنینی است. از این رو به زبانی نوشته شده كه ساده و همه فهم باشد‌، اهتمام آن‌، نه غور در مباحث دشوار فنی و تخصصی‌، كه پاسخ به نیازی مبرم است. بنابراین نباید انتظار داشت حیطه‌یی گسترده مانند نویسندگی؛ [با تمام شاخه‌ها و زیرمجموعه‌های آن] را به تمام و كمال به نقد بكشد. این مهم، هرگز و هرگز در توان این قلم نیست. غرض در میان نهادن تجارب و رهنمودهایی ست كه امیدمندیم ارائه‌ی آن، گرهی ازكار مشتاقان بگشاید.

    بااین تعریف‌، كتاب حاضر را دست‌نویس‌های پراكنده‌، آموخته‌ها‌ [و نه آموزه]‌های جسته ـ گریخته و آزموده‌های محدود نگارنده یی قلمداد كنید كه بر سر آن بوده با به شراكت گذاشتن دستاوردهای خویش‌، راه را با دیگران و با مدد آنان طی كند. تصریح می‌كند كه خود همیشه نوآموز است و بیش از سایرین‌، برای آموختن تمام عمر، پوزار می‌‌کشد ـ با کشکول اشتیاق، دریوزه‌وارـ به هر دیار؛ و کوبه می‌‌ساید به هر بسته در، با انگشتانی بی‌قرار.

    ترک گدایی مکن که گنج بیابی

    از نظر ره روی که در گذر آید

    صالح و طالح متاع خویش نمودند

    تا که قبول افتد و که در نظر آید

    چشم امید دارم استادان ادب، شاعران و نویسندگان این مرز پرگهر و تمامی ادب‌‌دوستان صاحب‌دل، بزرگوارانه بر سر من منت نهاده و کاستی‌های این وجیزه به این حقیر یادآور شوند؛ که بسا موجب امتنان و خرسندی خواهد بود.

    کمال همنشین در من اثرکرد وگرنه من همان خاکم که هستم.

    مطلب نخست

    شاید برای نخستین بار‌، با فرو افتادن برگی‌، از شاخه یی‌، بر آیینه‌ی بركه‌، و نشستن بركه به لبخند‌های پی در پی‌، بشر راز خندیدن آب را دریافت و متوجه شباهتی بین لبخند خویش و آب گردید و آنگاه كه خواست آن را برای دیگری بازگو كند‌، نیازبه «كلمه» پیداكرد.

    امكان دارد‌، وقتی در حاشیه‌ی كبود آسمان نیمه شب‌، رگرگه‌ی صاعقه یی ناگهانی‌، او را بر جای می‌خكوب كرد‌، به مفهوم ترس پی برد‌، سپس خود را نیازمند دید كه احساساتش را به همنوعش منتقل كند. ابتدا نمی‌دانست چگونه این كار را بكند؛ تا اینكه واژه را شناخت .

    محتمل این‌كه‌، هنگام شكار گوزنی‌، پشت بوته‌ها ی وحشی جنگل‌، چشمش به گلهای سپید زیبایی افتاد و زیبایی دلربای آن‌، هوش از سرش پراند و او پی برد كه دلش مانند كاسه‌ی پر از سیماب می‌لرزد و چینی از یك خاطره‌ی جذاب بر آن افتاده است؛ و نمی‌دانست عاشق زیبایی شده‌، اما می‌‌دانست كه صاحب احساسی است و دوست دارد آن را بازگو‌، تكرار و جاودانه كند و...

    نیاز به برقراری ارتباط با انسانی دیگر‌، در پیرامون‌، یا حتی درآینده‌ی دوردست‌، بشر اولیه را وادار ساخت‌، دریافت‌ها و عواطف درونی خود را ـ با زبان نقاشی ـ روی دیواره‌ی غارها به تصویر كشد. در تداوم این روند‌، پی به تكلم و سپس كلمه برد؛ كلمه‌، ادامه‌ی همان نقاشی بود.

    در شكل حروف دقت كنیم‌، شباهت زیادی بین آنها و پدیده های طبیعی یا مصنوعی می‌بینیم.

    مثلا «الف»‌، تداعی درخت یا قامت انسان را می‌كند. «میم»‌، مانند پیری گوژپشت یا یك طوطی آویخته دم‌، از شاخه‌ی درخت است‌، یا نه‌، مثل تاك است ـ كه با قد خمیده‌، در خوشه ها ی انگورـ اشك می‌‌ریزد. «خا» چون خرگوشی چمباتمه زده‌، در زیر پرتو سیمین ماه است. «سین»‌، گوزنی را تداعی می‌‌كند كه ـ با شاخهای پیچاپیچ خود ـ از میان شكوفه‌های بهاری می‌گذرد و با شاخه‌های درختان اشتباه می‌‌شود. «كاف» همانند خیش و گاو آهنی‌ست كه به گاو بسته می‌‌شود و...

    درهرحال كلمه‌، ادامه و بلوغ نقاشی است. به دیگر عبارت نقاشی رفته رفته به علائم قراردادی مشخصی تبدیل شد كه انسان برای انتقال درونمایه‌ی خود از آن بهره جست.

    انسان برخلاف دیگر موجودات‌، صاحب قدرت تكلم است؛ یعنی می‌تواند‌، آنچه را كه می‌‌اندیشد و می‌‌خواهد بیان كند‌، به صوت تبدیل نماید یا هر گاه كه خواست‌، آن را بشكل كلمه روی زمین‌، بر دیواره‌ی غار‌، یا روی پوست حیوانات بنگارد.

    قدرت اندیشیدن در انسان با قدرت تكلم و نوشتن رابطه‌ی مستقیم دارد؛ اگر می‌‌گویید نه‌، سعی كنید‌، بدون مدد گرفتن از جمله و كلمه‌، بیندیشید.

    حیوانات فاقد این استعداد هستند‌، آنها تنها می‌‌توانند‌، منظور خود را با حركاتی غریزی و قراردادی و یا صوت و صدا به حیوانات دیگر منتقل كنند؛ مثلا شكل خاصی از پرواز زنبور عسل‌، هنگام یافتن گرده‌ی گل یا صداها ی عجیب و غریب پرندگان جنگلی‌، موقع احساس خطر و...

    بشر ابتدایی نیز‌، فقط قادر بود‌، اصواتی را تولید كند كه البته شباهتی به صحبت سلیس امروزی نداشت. او بعدها توانست‌، هجاها ی ساده یی را بر زبان براند؛ مدتها طول كشید‌، تا آنها را با هم تركیب نمود و به صورت كلمه در آورد.

    این پروسه‌ی تكاملی را به نوعی در بچه های كوچك می‌توان به چشم دید. آنها نخست فقط گریه می‌‌كنند و به این وسیله منظور خود را بیان می‌‌نمایند‌، سپس وقتی بزرگتر شدند می‌توانند‌، حروف مشخصی را به صورت هجاها ی ابتدایی تكرار كنند. مانند « ماما ـ بابا ـ قاقا ـ لی لی»‌، مدتها طول می‌‌كشد تا نوزادی بگوید: «ماما!...قاقا لی‌لی» یعنی: « آب نبات می‌‌خواهم ».مدتی نیز طول می‌‌كشد‌، تا او هجاها را با هم تركیب كند. مثلا بگوید: «مامان».

    به همین قیاس‌، انسان به میزانی كه توانسته است‌،كلمه ابداع كند و جمله بسازد‌، به همان میزان ابعاد اندیشیدن خود را گسترش داده است.

    فراگیری‌، سیالیت و پیشرفت یا بعكس درخود بودن‌، انجماد و عقب ماندگی یك ملت را می‌‌توان از روی فرهنگ آن دریافت

    با خلق كلمه‌، انسان‌، خود را به دست خویش خلق كرده و به بلوغ رسانده است. این حقیقت را در جملات موجز و شیوای قرآن مشاهده می‌‌كنیم:

    « اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ / الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ / عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یعْلَمْ »

    بسادگی از خلال این آیات می‌‌توان دریافت‌، اگر قلم نبود‌، انسان نیز نبود. زیاده نرویم‌، انسان بود ولی موجودی بود‌، مانند دیگر موجودات‌، با این تفاوت كه روی دوپا راه می‌‌رفت و در خونریزی و كشت و كشتار ـ به دلیل پیچیدگی ساختارـ برخلاف حیوانات‌، حد و مرزی نمی‌شناخت؛ آنچنانكه فرشتگان در نخستین روز خلقت انسان به خدا یاد آور شدند:

    آیا می‌خواهی كسی را قرار دهی كه در زمین فساد كند و خون بریزد؟... قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یفْسِدُ فِیهَا وَیسْفِكُ الدِّمَاء؟

    بالاترین ویژگی انسان كه فرشته ها را وادار به سجده در برابرش كرد‌، قدرت و توان شناخت نامها (اسماء) بود. آیا كلمه جز همان اسم است؟

    ویژگی مشترك زبان‌ها

    با اینكه در تاریخ تكامل انسان و اجتماع‌، زبان‌ها و لهجه‌ های بسیاری به وجود آمده است اما همه‌ی آنها پژواك یك واقعیت ‌اند. تنها ظواهر واشكال حروف و در برخی موارد بعضی صداها و هجاها با یكدیگر تفاوت دارند. این هم طبیعی است. پراكندگی جغرافیایی‌، وجود شرایط آب و هوایی مختلف و نبود ارتباطات جهانی آن را سبب شده است.

    امروزه نیز اگر تعدادی از انسان‌ ها را از شبكه‌ی گسترده‌ی جهانی قطع و آنها را در حیطه‌ی جغرافیایی مشخصی محدود كنیم‌، پس از مدتی دارای زبان و لهجه و در نتیجه فرهنگ مشخصی می‌‌شوند كه فقط خود آن را در می‌‌یابند.

    با وجود این همه تنوع‌، قرار دادهای هر زبان توسط تمامی انسان‌ها قابل فراگیری است . این نیز بیانگر آن است که نیاز به حرف زدن و نوشتن‌، ویژگی مشترك تمام انسان‌هاست.

    اگر قدرت تكلم و كلمه سازی بوجود نمی‌آمد‌، انسان توان تفكر و اندیشیدن نداشت؛ اگر نمی‌اندیشید‌، نمی‌توانست قانونمندیهای حیات را كشف كند و بر آنها فائق آید و برای تغییرو به خدمت گرفتن شان‌، ابزار سازی كند.

    هر كتاب‌، چكیده‌ی عمر حداقل یك انسان

    پس از شناخت جایگاه رفیع كلمه‌، اكنون جای آن است كه به «كتاب» نظری بیفكنیم. هر كتاب مجموعه یی از كلمات و جمله‌هاست. تك تك این جملات محصول ساعت‌ها تلاش جانكاه انسان برای شناخت جهان هستی بوده است.

    انسانها جانمایه‌ی حیات و چكیده‌ی اندیشه‌ های خود را در كتابها برای نسلهای بعدی به یادگار گذاشته اند. بی‌سبب نیست كه كتاب و روشنگری از طرف حكومت‌ های مستبد و سلطه گران وقت مورد غضب واقع شده است و تا آنجا كه ما در تاریخ سراغ داریم بارها مراسم كتاب ‌سوزان بپا كرده اند.

    كتابها روح زندگی انسان را در خود حمل می‌‌كنند. یك كتاب اگر چه بظاهر توسط یك نویسنده نگاشته می‌‌شود ولی هرگز حاصل تراوش

    Enjoying the preview?
    Page 1 of 1