Discover millions of ebooks, audiobooks, and so much more with a free trial

Only $11.99/month after trial. Cancel anytime.

مافیای بیت خامنه‌ ای و اهمیت تحریم آن
مافیای بیت خامنه‌ ای و اهمیت تحریم آن
مافیای بیت خامنه‌ ای و اهمیت تحریم آن
Ebook291 pages2 hours

مافیای بیت خامنه‌ ای و اهمیت تحریم آن

Rating: 0 out of 5 stars

()

Read preview

About this ebook

وقتی صحبت از بیت خامنه‌ای می‌کنیم، آنچنان که حسن روحانی با دجالیت تمام گفت، منظور یک «حسینیه» یا یک «خانه‌ی ساده!»، نیست. یک دربار مخوف و هزارتو، یک مافیای فساد و جنایت است. «کاخ ظالمان»ی است که بر استخوان‌های شکسته و فقر و فاقه‌ی ملتی محروم و در بند ساخته شده است. دولتی است که دولت اعلام شده و علنی، در گوشه‌ای از آن می‌گنجد و در واقع انگشت کوچک آن نیز محسوب نمی‌شود.
اگر زندگی قاطبه‌ی مردم ایران در زیر خط فقر قرار دارد، اگر حراج اندام انسان از کلیه به قرنیه‌ی چشم و مغز استخوان رسیده، اگر نوزادان ایرانی در جنین مادر معامله می‌شوند، اگر گورها به جای آرامگاه مردگان، به جان‌پناه بی‌خانمان‌ها ارتقا یافته‌اند، اگر دیدن رنگ گوشت بر سر سفره به یک آرزوی دست نیافتنی تبدیل شده، اگر دستان ظریف کودکان از هم‌اکنون با خشونت خشت‌های سنگین آشنا می‌شود و عرق جبین آنان کفایت یک لقمه نان بخور و نمیر را نمی‌دهد، اگر و اگر و اگر... سرمنشا را باید در این بیت فاسد و بنا شده بر خون و جنایت جستجو کرد.
عنکبوت خون‌آشام و عمامه‌داری بر این بیت فرمان می‌راند که بر تار و پود زندگی ایران و ایرانی تارهای نکبت خود را تنیده است.
به لحاظ جغرافیایی، بیت خامنه‌ای، مجموعه‌ای از ساختمان‌های به هم پیوسته و تو در تو است که در مرکز تهران واقع شده، از شمال به خیابان آذربایجان، از غرب به خیابان خوش زبان، از شرق به خیابان فلسطین و از جنوب به خیابان پاستور وصل می‌شود. دفتر حسن روحانی نیز در همین منطقه قرار دارد. این باصطلاح «خانه‌ی ساده!» طوری طراحی شده که حتی به لحاظ فیزیکی نیز کنترل خامنه‌ای را بر ارکان سلطه‌اش فراهم می‌کند. حفاظت هفت روز هفته و ۲۴ساعه‌ی بیت خامنه‌ای از سوی یک واحد ویژه‌ی سپاه پاسداران به نام سپاه ولی امر برقرار می‌شود. به‌طور واقعی کسی جز خواص و اصحاب دایره‌ی قدرت نمی‌داند و نمی‌تواند بداند که در پشت این دیوارها چه می‌گذرد.
آنچه گفتیم آدرس بیت العنکبوت بر روی جغرافیا و در هیأت نقشه است اما ابعاد دخالت آن در زندگی روزانه‌ی مردم و مکیدن بی‌وقفه‌ی خون آنان، در نقشه به چشم نمی‌آید. برای دیدن آن باید پوست ظاهر را شکافت و به اسرار پشت پرده پی برد.

Languageفارسی
Release dateSep 16, 2019
ISBN9780463707234
مافیای بیت خامنه‌ ای و اهمیت تحریم آن
Author

علیرضا خالو کاکایی

Ali reza khalo kakaee is an Iranian poet, songwriter, and Iranian authorThis exiled artist is against fundamentalist ruling of Iran.He comes from a country that taken hostage by reactionary and terrorist mullahsHe could not live in Iran for a different opinion and libertyHe was not allowed to publish their books freely in IranIran's freedom for this progressive intellectual is equal to his lifeWe publish some of his books for world-wide acquaintanceYour welcome to these books will spread freedom in Iranعلیرضا خالوکاکایی با تخلص (ع. طارق) شاعر، ترانه‌ سرا و نویسنده‌ی آزادی خواه و آوانگارد ایرانی است. او زندگی و قلمش را صرف مبارزه با دولت فناتیستی ایران کرده است. ما جمعی از ادب دوستان، تصمیم گرفتیم ـ بخشی از آثار او را که در اینترنت موجود است ـ بدون دخل و تصرف و با رعایت قوانین کپی رایت، باز نشر و منعکس کنیم. امیدواریم بتوانیم آثار سایرین هنرمندان مردمی و در تبعید را نیز در آینده در نوبت انتشار قرار دهیم.این هنرمند ایرانی مخالف با بنیادگرایی مذهبی، بر اساس خاطراتی که در کتاب «من و برف‌های سهیل» نوشته، در سال ۱۳۴۱ در یک خانواده‌ی فقیر در شهر سنقر کلیایی به دنیا آمد. به نقاشی و کتاب علاقه وافر داشت. در ۱۴سالگی یک مجموعه قصه برای کودکان نوشت. در ۱۵سالگی با خواندن کتاب‌های دکتر علی شریعتی، صمد بهرنگی و دفاعیه‌های مهدی رضایی به دنیای مبارزه و سیاست قدم گذاشت و همراه با جوانان آزادیخواه و انقلابی شهر به فعالیت زیرزمینی روی آورد. با شروع تظاهرات دانش‌آموزی علیه شاه در سال ۱۳۵۷ به آن پیوست و در سرنگونی دیکتاتوری نقش فعال داشت. با تأسیس جنبش ملی مجاهدین به عضویت در آن درآمد. در سال ۱۳۶۰ با تأثیرپذیری از جان باختن تعدادی از دوستانش به سرودن شعر متمایل شد. به دلیل مخالفت با دیکتاتوری ولایت فقیه و استبداد جدید در زیر پرده‌ی دین زندگی مخفی اختیار کرد. در سال ۱۳۶۵ از طریق غیرقانونی از ایران خارج شد و به مقاومت سازمان یافته علیه دیکتاتوری پیوست.او در باره‌ی زندگی مخفی خود در مقدمه‌ی کتاب سکوت آبی ماه، دومین مجموعه شعر خود، این‌چنین نوشته است:«آن سال به دلیل فشارهای عظیم روحی، تنهایی در پشت درهای بسته و پنجره‌های تاریک، در به دری و آوارگی و تحت تعقیب بودن به وسیله‌ی پاسداران، و زیستن ۲۴ساعته در وضعیت آماده‌باش، تازه به شعر روآورده بودم و داشتم در کنار فعالیت‌های سیاسی، آن را تجربه می‌کردم. البته آشنایی‌ام با ادبیات و نیز داستان‌نویسی به ۱۴سالگی‌ام برمی‌گردد؛ یعنی ۵سال زودتر از خطرکردن ناشیانه در وادی شعر. شعر را نه برای شاعر شدن و بودن یا چاپ کتاب، که سنگ صبوری می‌دیدم که می‌توان دل‌زمزمه‌های مکنون را با آن در میان نهاد.روزهای سیاهی که بر روشنفکران و آزادیخواهان ایران در حکومت ولایت فقیه گذشته و می‌گذرد، قابل بازگفتن نیست.اگر روزی سلطان محمود غزنوی در پاسخ به خلیفه‌ی عصر خویش می‌گفت: «من از بهر عباسیان انگشت در کرده‌ام در همه‌ی جهان و قرمطی می‌جویم و آنچه یافته آید و درست گردد بردار می‌کشند...» روح الله الموسوی الخمینی، خود خلیفه بود و امرش مطاع، او آزادیخواهان و دگراندیشان عصر خود را «منافق»، «مرتد»، «مهدورالدم»، «محارب»، «یاغی» و «باغی» خوانده و فتوای او برای کشتار زندانیان سیاسی در تابستان۶۷ این بود:«رحم بر محاربين ساده‏ انديشی است، قاطعيت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول ترديدناپذير نظام اسلامی است، اميدوارم با خشم و كينه‌ی انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضايت خداوندمتعال را جلب نمائيد، آقايانی كه تشخيص موضوع به عهده‌ی آنان است وسوسه و شك و ترديدنكنند و سعی كنند [اشداء علی الكفار] باشند.»به پای دارندگان چوبه‌های دار و جلادانش که گویی این میزان از درنده‌خویی را ظرفیت نداشتند، با دست‌های مرتعش، از طریق احمد خمینی رقعه‌یی نوشته و شک خود نسبت به شامل بودن حکم در مورد همه‌ی زندانیان را، در سوالی ضمیمه‌ی این حکم کردند. پاسخ‌ آنها به سرعت داده شد:«هر كس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حكمش اعدام است، سريعا دشمنان اسلام را نابود كنيد، در مورد رسيدگی به وضع پرونده‏‌ها در هر صورت كه حكم سريع‌تر انجام گردد همان مورد نظر است.»آری، من در چنین شرایطی با شعر محرم شدم و به آن رو کردم. پیشاپیش بگویم که این قفس‌های رنگین از کلمات، به لحاظ هنری فاقد ارزش هستند. آنچه آنها را در حال حاضر از پاکسازی و به دور ریخته شدن، مانع می‌شود، خاطرات و خطرات و پاره‌های عزیزی از عمر هستند که نمی‌توان کتمان‌شان کرد. مطمئن هستم و ایمان دارم روزی خواهد رسید که نسل‌های پس از ما، آزادی را تنفس خواهند کرد و آزادی را خواهند اندیشید، در آزادی از آزادی خواهند نوشت؛ این سیاه‌مشق‌ها برای آنان است.علیرضا خالوکاکایی (ع. طارق) با اینکه به‌طور حرفه‌ای به مبارزه با دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران اشتغال داشته اما آثار متعددی در زمینه‌ی شعر و نثر دارد. او از شاعران و نویسندگانی است که پیوسته به نوگرایی باور داشته و هیچگاه در یک سبک درجا نزده است. علاوه بر شعر، داستان کوتاه و رمان، در زمینة وزن شعر و اسلوب نویسندگی تجارب خود را ارائه کرده است. برخی نوشته‌های موجز او تم عرفانی ـ فلسفی دارد. نمونه‌هایی از آن را در کتاب‌های دل‌گریه‌های قلم، درنگ‌پاره‌ها و مکث در پرانتز آبی می‌توان یافت. او و دیگر شاعران و نویسندگان آزادیخواه و در تبعید، خود را شاعران مقاومت ایران می‌خوانندع. طارق، شعر مقاومت را در یکی از مقاله‌های خود این‌گونه تعریف می‌کند«حین نبرد انقلابی‌ ، پیوسته عواطفی به منصه‌ی ظهور می‌رسند که فرصت پرداختن به آنها نیست؛ از دعای بدرقه‌ی مادری گرفته‌ ، تا سفره‌یی نان و پنیر که یک روستایی برای چریک زخمی فراهم می‌آورد، تا کبوتری که بر لبه‌ی بام یک خانه‌ی تیمی قبل از تسخیر‌، آرامش ابریشمی خود را جار می‌زند و تا دانه‌یی که دستی برای گنجشکان می‌پاشد؛ قبل از اینکه گلوله‌یی قلب او را از هم بپاشاند.لحظاتی هستند؛ لحظاتی نادر و معصوم؛ لحظاتی که چشمان خونی جلاد و نگاه‌های چوبی نامحرم‌، آن را نمی‌بینند؛ لحظاتی که در رژه‌ی زنجیرها و تازیانه‌ها گم می‌شوند. شعر مقاومت، این لحظات را از زیر غبار فراموشی نجات می‌دهد و آنها را از خلوت خاطرات آفرینندگان و ناظران آنها بیرون می‌کشد و با قلم بر انگاره‌ی سپید کاغذ می‌سپارد تا وجدانهای حساس انسانی‌، آن را در حال و آینده دریابند.شعر مقاومت ـ با این تعریف ـ بیان لحظات و صداهای گذرا و فراموش شده است. سوژه‌های شعر مقاومت، بسیار متنوع و پردامنه‌اند و عواطف ناب و گسترده‌یی را در برمی‌گیرند؛ سوژه‌ها و عواطفی که شاعر مقاومت، یا عاجز از بیان تمامی آنهاست‌، یا فرصت تصویر آنها را ندارد زیرا خود در متن آتش است و جزیی از جریان متلاطم مبارزه.آری، شاعر مقاومت‌، در گرماگرم نبرد سهمگین سرنوشت‌، مجال روی کاغذ آوردن ندارد او تنها به ثبت حادثه‌یی در عاطفه‌ی خود بسنده می‌کند و با قطره اشکی تأثر خود را بروز می‌دهد تا پیش‌آیی دقیقه‌یی چند برای ثبت و تصویر؛ که ممکن است هیچ‌گاه پیش نیاید.»کتابهای زیر تاکنون از علیرضا خالوکاکایی تاکنون در فضای مجازی به انتشار رسیده است:شعر:دیدم خدا می‌گریست ۹۶ ـ ۱۳۹۳فرصت آبی شعر ۹۶ ـ ۱۳۹۳آخرین حرف خزان ۱۳۶۰آبی‌ترین و سفر ۱۳۷۳آواز ماهیان ۱۳۶۸باریدن از ناگهانتبعید به شعرهای خیس ۶۶ ـ ۱۳۶۵تپش در میان دو مرگ ۷۶ـ ۱۳۷۳تکرار تا زیبایی ۶۹ ـ ۱۳۶۸چامه‌های فصل خاکستر ۶۵ ـ ۱۳۶۰در تبعید خاک ۱۳۸۰سایه‌ها و باد ۷۹ ـ ۱۳۶۷سکوت آبی ماه ۱۳۶۰گفتیم نه و ایستادیم ۸۰ ـ ۱۳۷۹رمان:آنان که با منند بیایند ـ جلد۱ ۱۳۹۷ـ ۱۳۸۶آنان که با منند بیایند ـ جلد۲آنان که با منند بیایند ـ جلد۳آنان که با منند بیایند ـ جلد۴داستان کوتاه:بهار از دیوارها گذشته بود ۱۳۶۷برف‌ها و سکوت ۱۳۶۴مقاله و جستار:بالهای بی قافیه ۱۳۹۳مترسک و پرنده‌ی نخستین خطر ۱۳۹۷جوانه‌های آبی چخماق ۱۳۹۷چکه‌های ترد عقیق ۹۸ـ ۱۳۹۷قیام تا آزادی ۱۳۹۶میان من و نگاه ۱۳۸۴تحقیق:جادوی نوشتن (یادداشت‌هایی در باره‌ی نویسندگی) ۱۳۸۳نبض احساس (آشنایی با وزن یا ریتم در شعر کلاسیک، نیمایی و شعر سپید) ۱۳۸۳مافیای بیت خامنه‌ای و اهمیت تحریم آن ۱۳۹۸فلسفی ـ عرفانی:دل‌گریه‌های قلم ۱۳۸۸درنگ‌پاره‌ها ۱۳۸۹مکث در پرانتز آبیخاطره و اتوبیوگرافی:من و برف‌های سهیل ۱۳۸۳نمایشنامه:سفر تا اعماق آینه ۱۳۸۳

Read more from علیرضا خالو کاکایی

Related to مافیای بیت خامنه‌ ای و اهمیت تحریم آن

Related ebooks

Related articles

Reviews for مافیای بیت خامنه‌ ای و اهمیت تحریم آن

Rating: 0 out of 5 stars
0 ratings

0 ratings0 reviews

What did you think?

Tap to rate

Review must be at least 10 words

    Book preview

    مافیای بیت خامنه‌ ای و اهمیت تحریم آن - علیرضا خالو کاکایی

    تحریم مرکز هزار توی فساد و جنایت

    دولت آمریکا در اقدامی بی‌سابقه، در تاریخ ۳ تیر ۱۳۹۸ بیت خامنه‌ای را تحریم کرد. تحریم خامنه‌ای و بیت او، گامی مهم در راستای تحریم و فلج کردن نظام آخوندی است. این تحریم فارغ از ادامه‌داری یا توقف آن، فارغ از اینکه به چه میزان عمق داشته باشد، یک اقدام قابل توجه و تحلیل است. از یک سو نشان‌دهنده‌ی افزایش قدرت مردم و مقاومت ایران در توازن قوای موجود و از سوی دیگر بیانگر آن است که سیاست مماشات دیگر نمی‌تواند به حیات ننگین خود ادامه دهد و قیمت حفظ منافع خود را از جیب مردم ایران و فلاکت و تیره‌روزی آنان بگیرد. این روند یک‌شبه و تصادفی به وقوع نپیوسته است. محصول میلیون‌ها ساعت تلاش و رنج و خون مقاومتی است که همواره تمرکز خود را روی سرنگونی دیکتاتوری آخوندی حفظ کرده و از جامعه‌ی بین‌المللی نیز خواهان تمرکز بر روی آن بوده است. طی این سالیان همواره شاهد بوده‌ایم که جامعه‌ی جهانی به صورت قطره‌چکانی، مردد و گام به گام و گاه سانتی‌متر به سانتی‌متر، به تحریم این نظام روی آورده است. اگر پیگیریها، افشاگریها، سماجت‌ها، قیمت پرداختن‌های فرزندان پاکباز ایران‌زمین نبود، امروز هرگز در این نقطه قرار نداشتیم.

    همگان به یاد دارند برای نخستین بار این مجاهدین خلق بودند که پروژه‌ی اتمی ولایت فقیه را افشا کردند و جهان متوجه خیز برداشتن دیکتاتوری آخوندی برای دستیابی به بمب اتمی شد. سرانجام پافشاری همین مقاومت بود که منجر به کشیده شدن نیش اتمی ولایت فقیه گردید.

    از گاوگیجگی تا واکنش عصبی به خبر اعلام تحریم

    حکومت آخوندی که در نخستین واکنش به خبر تحریم خامنه‌ای، گاوگیجه گرفته بود و عملا آن را اعلام نکرد، بعد ناچار شد از زبان رسانه‌های خود به بی‌سابقه بودن آن اذعان کند:

    «هرچند تحریم شمار دیگری از فرماندهان سپاه سابقه داشته ولی تحریم رهبری انقلاب و دفتر رهبری اقدامی بی‌سابقه است. بر اساس متن فرمان اجرایی ترامپ، این فرمان دارایی‌های احتمالی نهاد‌های مرتبط با بیت رهبری در امریکا یا در تملک افراد امریکایی را مسدود می‌کند. دقایقی بعد از امضای فرمان اجرایی ترامپ، «استیون منوچین» وزیر خزانه‌داری امریکا در جمع خبرنگاران گفت: تحریم‌های تازه، «میلیارد‌ها دلار» از دارایی‌های ایران را مسدود می‌کند.»

    (جوان آن‌لاین ـ ۵ تیر ۹۸)

    سخنگوی وزارت خارجه‌ی ارتجاع آن را «بسته شدن راه دیپلماسی!» [بخوانید بسته شدن راه سیاست مماشات] نامید.

    از همه جالب‌تر واکنش حسن روحانی به این تحریم بود. او بعد از «دست‌بوسی سپاه‌پاسداران و وزارت دفاع» و کرنش در برابر آنان گفت:

    «هیچ حکومتی اگر یک ذره خرد و تدبیر داشته باشد نمی‌آید بالاترین مقام یک کشور آن هم نه تنها مقام سیاسی، بلکه مقام دینی، مقام اجتماعی و مقام معنوی نه یک فرد که فقط رهبر ایران است که رهبر عاشقان ایران، انقلاب اسلامی و شیعیان در جهان اسلام در سراسر جهان است (را تحریم کند). رهبر ایران فقط متعلق به ایران نیست این همه مردم در لبنان، سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان و کویت شیعه و غیرشیعه علاقه‌مند عاشق و مطیع هستند.»

    (کیهان ـ ۵تیر ۹۸)

    حسن روحانی با دجالیت خاص خود بیت خامنه‌ای را یک «حسینیه!» و مرکز امپراطوری هزارتوی فساد و جنایت او را «یک خانه‌ی ساده!» نامید.

    این نشان می‌داد که این بار تحریم‌ها سر مار را نشانه رفته و به جای درستی خورده است. طبق تجربه وقتی نظام آخوندی ضربه می‌خورد از آن در فرهنگ سیاسی خود با تعابیری «اقدام ناپخته!»، «اقدام نسنجیده!»، و «کار وقیحانه و احمقانه!» یاد می‌کند.

    فصل دوم

    چگونگی قدرت یابی ولایت فقیه

    و

    شکل گیری بیت خامنه‌ای

    تحریف تاریخ برای تحمیل یک دیکتاتوری به مردم

    برای پی بردن به هزارتوی قدرت در بیت خامنه‌ای بناچار کمی در پیشینه‌ی نظام به غور می‌پردازیم و ولایت فقیه را از زمان شکل‌گیری آن مورد بررسی قرار می‌دهیم.

    نسل‌های پیشین ایران، به‌خصوص نسلی که در تکوین و تکامل انقلاب ضدسلطنتی شرکت داشت، به‌خوبی می‌دانند که خمینی با یک دوجین از آخوندهای همراه خود، انقلاب دموکراتیک مردم ایران را به سرقت برد تا بتواند سلطه‌ی مورد نظر خود را ایجاد کند. او با دجالیت و خرمردرندی جنبش آزادیخواهانه‌ی خلق را قیام برای اسلام کذایی خود نامید. در این جمله‌ی‌ معروف او ـ که آن را در سخنرانی ۱۹آذر ۵۸ در قم به زبان راند ـ دقت کنید:

    «در انقلابي که در ايران حاصل شد در سرتاسر اين مملکت فرياد مردم اين بود که ما اسلام مي‌خواهيم. اين مردم قيام نکردند که مملکتشان دمکراسي باشد!»

    او برای اینکه این سرقت و دروغ بزرگ را به تاریخ ایران تحمیل کند، آزادیخواهان و رقم‌زنندگان آن انقلاب را «حیوانات درنده!» نامید، دسته به دسته سرکوب کرد، به زندان انداخت و چوبه‌های دار را در گوشه و کنار ایران برپا نمود و سپس رد خون را از خیابان‌ها زدود. هر کسی در مقابل او ایستاد مارک مرتد، منافق، یاغی و باغی خورد و مهدورالدم اعلام گردید.

    باز هم سند از حرفهای خود خمینی

    «ما ديگر نمي‌توانيم آن آزادي را که قبلا داديم بدهيم و نمي‌توانيم بگذاريم اين احزاب کار خودشان را ادامه بدهند! ما شرعا نمي‌توانيم مهلت بدهيم. شرعا جايز نيست که مهلت بدهيم. ما آزادي داديم و خطا کرديم. به اين حيوانات درنده نمي‌توانيم با ملايمت رفتار بکنيم. ديگر نمي‌گذاريم هيچ نوشته‌اي از اين‌ها در هيچ جاي مملکت پخش شود! تمام نوشته‌هايشان از بين مي‌بريم. با اين‌ها بايد با شدت رفتار کرد و با شدت رفتار خواهيم کرد.

    (از حرفهاي خميني در مجلس معارفه با نمايندگان مجلس خبرگان در فيضيه قم، ۲۷ مرداد ۱۳۵۸)

    تاریخ‌نویسان او حتی تاریخ دهه‌های اخیر را در کتاب‌های درسی تحریف کردند تا چنین وانمود کنند انقلاب ضدسلطنتی برای به قدرت رساندن خمینی و حکومت مورد نظرش بوده است.

    تحریم خامنه‌ای و بیت او، گامی مهم در راستای تحریم و فلج کردن نظام آخوندی است. این روند یک‌شبه و تصادفی به وقوع نپیوسته، محصول میلیون‌ها ساعت تلاش و رنج و خون مقاومتی است که همواره تمرکز خود را روی سرنگونی دیکتاتوری آخوندی حفظ کرده و از جامعه‌ی بین‌المللی نیز خواهان تمرکز بر روی آن بوده است. طی این سالیان همواره شاهد بوده‌ایم که جامعه‌ی جهانی به صورت قطره‌چکانی، مردد و گام به گام و گاه سانتی‌متر به سانتی‌متر، به تحریم این نظام روی آورده است. اگر پیگیریها، افشاگری‌ها، سماجت‌ها، قیمت پرداختن‌های مقاومت ایران نبود، امروز هرگز در این نقطه قرار نداشتیم.

    تمرکز قدرت مذهبی، سیاسی، قضایی و اقتصادی در یک شخص

    در غیاب رهبران واقعی انقلاب، [به دلیل زندانی بودن در زندان‌های شاه]، خمینی بر امواج خروشان انقلاب ضدسلطنتی سوار شد و رهبری انقلاب را به سرقت برد. او در آن زمان عنوان مرجعیت دینی را نیز یدک می‌کشید. خميني در حالي كه هيچگاه ماهيت حكومتي را كه مي‌خواست برقرار كند، اعلام نكرد و در مورد جزئيات آن سخني نگفت، در نخستين رفراندم برگزار‌شده، حکومت آخوندی را با نام دجالانه‌ی «جمهوری اسلامی» به مردم قالب کرد و سپس برای نهادینه کردن قدرت بادآورده‌ی خود، مجلس مؤسسان را به مجلس خبرگان تغییر داد و قانون دستپخت خود را از آن بیرون کشید. هدف از تدوین این قانون جا انداختن اصل ۱۱۰ قانون اساسی و ولایت فقیه بود. او می‌خواست با قانونی کردن ولایت فقیه گامهای بعدی را برای کسب تمام عیار قدرت بردارد.

    جمهوري اسلامي مورد ادعاي خميني، نه تعريف شده بود و نه كسي از مردم به آن شناخت داشت. بعدها مشخص شد كه اين «جمهوري اسلامي» در اساس همان «حكومت اسلامي» است؛ حكومتي كه «خليفه» دارد و كار خليفه رجم و داغ كردن و بريدن دست و پاست.

    او در كتاب ولايت فقيه نوشته است:

    «رسول الله، مجري قانون بود. خليفه هم براي اين امور است. خليفه، قانون‌گذار نيست. اسلام همانطور كه جعل قوانين كرده قوه مجريه هم قرار داده است».

    بنا بر اين تعاريف، جمهوري اسلامي خميني، حكومتي است كه در آن ولي فقيه به عنوان «خليفه» قدرت را در دست دارد و مأمور اجراي قوانيني است كه از قبل وضع شده‌اند؛ قوانيني كه مردم در وضع كردن و رأي دادن به آن هيچ نقشي ندارند. ولي فقيه را نيز آنها انتخاب نمي‌كنند.

    برای اینکه به اهمیت واقعی تحریم بیت خامنه‌ای و به موازات آن به جایگاه مقاومت به‌‌مثابه‌ی آنتی‌تز و آلترناتیو استبداد مذهبی در شرایط سرنوشت‌ساز کنونی پی ببریم، ابتدا لازم است شناخت درستی از نقش، جایگاه و ابعاد قدرت علی خامنه‌ای و بیت او در حاکمیت آخوندی داشته باشیم.

    علی خامنه‌ای بر اریکه‌ای تکیه زد که مرده‌ ریگ خمینی بود. خمینی با انحراف انقلاب ضدسلطنتی را از مسیر اصلی خود و سرقت رهبری آن، توانست تئوری ضدانقلابی ولایت فقیه را نهادینه کرده و قدرتی مهیب و ویرانگر را در شخص خودش متمرکز کند. این قدرت اگر چه در قانون اساسی و در ماده‌ی ۱۱۰ تعریف شده اما بسیار فراتر از قانون نوشته شده‌ی خبرگان است.

    نگاهی به اصل ۱۱۰ قانون اساسی و اختیارات علی خامنه‌ای در استبداد مذهبی

    تحریم علی خامنه‌ای و بیت او، گامی مهم در راستای تحریم و فلج کردن دیکتاتوری آخوندی است. این تحریم بی‌سابقه، همان‌طور که در پیام شماره‌ی ۱۳ مسعود رجوی آمده بود، مهمترین تحول پس از لیست‌گذاری سپاه پاسداران است و یک کلان ضربه‌ کیفی بر فرق استبداد دینی و رأس حاکمیت آخوندی محسوب می‌شود. این ضربه نه فقط علی خامنه‌ای، بلکه همه‌ی گماشتگان و افراد منصوب او و دفاتر و نمایندگانش را هم در بر می‌گیرد.

    یادآوری می‌کنیم که یک‌بار رییس جمهور برگزیده‌ی مقاومت، بیت خامنه‌ای را به عنوان «اژدهای هفت‌سر فساد» نام برد. با این تلقی، اکنون تحریم‌ها هر هفت‌سر اژدها را با هم نشانه رفته است.

    برای اینکه به اهمیت واقعی این تحریم و به موازات آن به جایگاه مقاومت به‌‌مثابه‌ی آنتی‌تز و آلترناتیو استبداد مذهبی در شرایط سرنوشت‌ساز کنونی پی ببریم، ابتدا لازم است شناخت درستی از نقش، جایگاه و ابعاد قدرت علی خامنه‌ای و بیت او یعنی «عمود خیمه‌ی نظام» در حاکمیت آخوندی داشته باشیم.

    علی خامنه‌ای بر اریکه‌ای تکیه زد که مرده‌ریگ خمینی بود. خمینی با انحراف انقلاب ضدسلطنتی را از مسیر اصلی خود و سرقت رهبری آن، توانست تئوری ضدانقلابی ولایت فقیه را نهادینه کرده و قدرتی مهیب و ویرانگر را در شخص خودش متمرکز کند. این قدرت اگر چه در قانون اساسی و در ماده‌ی ۱۱۰ تعریف شده اما بسیار فراتر از قانون نوشته شده‌ی خبرگان است.

    یک بار با هم ماده‌ی ۱۱۰ قانون اساسی را مرور می‌کنیم تا دریابیم هزارپایی به نام «ولی فقیه» از چه اختیارات گسترده‌ای برخوردار است و تحریم‌های اخیر تا کجا می‌تواند به ستون فقرات استبداد مذهبی و سلسله اعصاب آن ضربه وارد آورد.

    وظايف و اختيارات ولي فقيه در ماده‌ی ۱۱۰

    ۱-تعيين‌ سياست‌هاي كلي‌ نظام‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ پس‌ از مشورت‌ با مجمع تشخيص‌ مصلحت‌ نظام‌.

    ۲- نظارت‌ بر حسن‌ اجراي‌ سياست‌هاي‌ كلي‌ نظام‌.

    ۳- فرمان‌ همه‌ پرسي‌.

    ۴-

    Enjoying the preview?
    Page 1 of 1