یادداشتها

By Baktash Khamsehpour (Bahram Iranmand)

بکتاش خمسه پور بیشتر این قطعات را بگفته خودش در یکی از دشوارترین برهه های زندگی خویش به رشته تحریر درآورده است. گاه نشسته بر تخته سنگی زیر آسمان پر ستاره، گاه در کنج خلوتی دیگر گوشه دیوار اما همواره در دفترچه های یادداشت کوچکی که برای ثبت لحظات و خاطرات همراه داشت. قطعاتی که در یادداشتها شما را با آن لحظات و خاطرات آشنا میکند به ترتیب عبارتند از: درد دل، چرا؟، زیر لب، مسجد، صحنه، اقیانوس آرام، سفر دل، پایان سفر، برای تو، عصر، خواب و بیداری، نما، لعبت، ایرانپان، ساختمان، جمع، من، کی، شب بارانی، زندگی، لبخند، زمان، موازی، آیا میدانید؟، دختران، یک ملت، آثار، یادداشتها. این دلنوشته ها از ۲۶ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۸ هجری شمسی در ایستگاه مرکزی قطار شهر واشنگتن، پایتخت آمریکا آغاز و به تاریخ اول بهمن ماه همان سال در شهر لس آنجلس پایان می یابد

• Language: فارسی
• Publisher: Baktash Khamsehpour (Bahram Iranmand)
• Release date: Nov 13, 2013
• ISBN: 9781301231539

Baktash Khamsehpour (Bahram Iranmand)

"Baktash Khamsehpour" born 1965 in Iran started writing at early age. He was 13 when he left Iran. Since then he has been living abroad. Baktash who also writes under the pen name "Bahram Iranmand" has works in Persian and English. Among his works is "Humaname" published in 2020, comprising of a long continuous poem encompassing humanity, consciousness and the world. "2537; the Year Our Planet Changed" is another work by Baktash, published in 2016 where the author has tried his best to recall memories of his early teenage years returning back to his homeland enjoying a few months with family and friends. Three year later in 2019 Baktash writes and publishes the semifictitious "Back In My Homeland". Out of over 20 works authored and published by Baktash Khamsehpour (Bahram Iranmand) "Farazan" in Persian and its English translation "Paraphilosophy" could stand out as one of his masterpieces.

Book preview

یادداشتها

بکتاش خمسه پور

Smashwords Edition

Copyright 2013 Baktash Khamsehpour

درد دل

اهورا مزدا ما را هدایت کن و به راه راستی هدایت نما،

در همه جا هستی یکتای بزرگ،

از همه چیز آگاه،

چقدر تنهایی ای یگانه،

چقدر فروتن هستی،

انگار که نیستی تو ای تمام هستی،

ای تمام عشق،

همه از تو و از آن توست،

اهورا مزدا،

سپاسم بر شماست،

که نیرویت همچو آسمان بی انتهاست،

که سیمای درخشانت،

در هرکس و هر چیز و هر جا پیداست،

اهورا،

سپاسم بر شماست،

که نور و مهر تو تنهاست راست،

ایستگاه قطار- واشنگتن

۲۶ اردیبهشت ۱۳۶۸

چرا ؟

اهورا،

بدیدم بندگانت را،

در اوج تنگدستی، تهیدستی،

زمین و خاک تختشان،

هوا و