دیالوگ
By Nima Shahsavari and نیما شهسواری
()
About this ebook
کتاب دیالوگ
اثر نیما شهسواری
بخشی از متن کتاب
دیا: سلام
لوگ: سلام، کجا بودی؟
دیا: امروز هم طبق معمول از صبح سر کار بودم، تو چی کار کردی؟
لوگ: میدونم سر کار بودی، چرا امروز اینقدر دیر اومدی؟
دیا: تو راه برگشتن، یک گربه دیدم، فکر کنم ماشین بهش زده بود تا ببرمش دکتر طول کشید، تو چی کار کردی؟
لوگ: هیچی بابا، منم از صبح سر کار بودم، برش داشتی بردی کلینیک تو این وضعیت؟
دیا: وضعیتی نیست، شام چیزی خوردی؟
لوگ: داداشِ من، سؤال رو با سؤال جواب نده، تو این وضعیت این برنامهها چیه برامون درست میکنی؟
دیا: نه وضعیت خاصیه و نه برنامهی خاصی
لوگ: آقا این بار اولت نیست که هزار بار من و تو سر این قضیههای الکی با هم بحثمون شده، کی میخوای تمومش کنی؟
دیا: چیزی نشده که خودم خرج کردم و از سهم خودم کم میکنم
لوگ: خودم و خودت نداره، من میگم از صبح رفتی تا این موقع شب جون کندی، هر روز هر روز نمیشه که به این گربه و اون سگ کمک کرد، اصلاً بابا جان این همه آدم دارن تو این دنیا زندگی میکنن، به من تو چه آخه؟
دیا: برادر اگر قرار باشه، همه از کنارشون راحت بگذرن که دیگه هیچی از هیچکی باقی نمیمونه
Nima Shahsavari
Nima Shahsavari He is an Iranian poet and writer He was born in 1990 in Mashhad. His writings include 41 volumes of books in the form of research works, novels, stories, articles and poems. Most of the themes of his works are about belief in life and equality, freedom, and critique of power He started writing at the age of 15 and at the age of 32 he published all his works in cyberspace To access the works of Nima Shahsavari, refer to Idealistic World website www.idealistic-world.com
Read more from Nima Shahsavari
قیام Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsکیمیا Rating: 5 out of 5 stars5/5سلاح صلاح صلح Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsدَوَران Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsقلمرو آرمانی Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsتهمینه Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsشهر سوخته Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsداستانهای سیاه Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsتسخیر Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsدارالمجانین Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsسرگردانی Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsزیبای نهان Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsکاخ Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsرویا Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsآفکینش Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsسبوعیت Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsاغوا Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsشرک Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsناجی Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsآلت پرستان Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsجورم Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsفریاد Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsطغیان Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsدمحمحیسم Rating: 2 out of 5 stars2/5رزم نامه Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsتمدن Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsمرداب Rating: 0 out of 5 stars0 ratings
Related to دیالوگ
Related ebooks
نقطه ویرگول؛ خودت باش (قوانین تغییر عادت های فکری) Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsانتخاب: مقاله نخست Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsThe 48 Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsما فرشتگان بشری هستیم Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsمرام نامه Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsسه موج از روحهای داوطلب و زمین Rating: 4 out of 5 stars4/5ناجی Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsEnglish in 50 Pages: Useful Simple English Sentences Free Book Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsگریس نادر ذخیره شده برای یک هدف Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsجهان آرمانی Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsسرگردانی Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsدمحمحیسم Rating: 2 out of 5 stars2/5زیبای نهان Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsFrom Iran to America: Changes, Choices, and Challenges (Farsi Edition) Rating: 2 out of 5 stars2/5Maghze soogvar Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsمرداب Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsآلت پرستان Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsفریاد Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsگواه ظلم جلد سوم قرآن: گواه ظلم, #3 Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsآفکینش Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsرزم نامه Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsآلو و پودر استخوانهاي پدرم Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsگیلیاد: مریلین رابینسون, #1 Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsجان Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsجورم Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsقضاوت خدا Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsدارالمجانین Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsالله جبار الضار جلد سوم فقه: الله جبار الضار, #3 Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsNo Writing: Free Writing Guide Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsin the Search of happiness and tranquillity. در جست و جوی خوشحالی و آرامش Rating: 0 out of 5 stars0 ratings
Reviews for دیالوگ
0 ratings0 reviews
Book preview
دیالوگ - Nima Shahsavari
توضیحات کتاب
سخنی با شما
به نام آزادی یگانه منجی جانداران
بر خود وظیفه میدانم تا در سرآغاز کتابهایم چنین نگاشتهای به چشم بخورد و همگان را از این درخواست باخبر سازم.
نیما شهسواری، دست به نگاشتن کتبی زد تا بهواسطه آن برخی را به خود بخواند، قشری را به آزادگی دعوت کند، موجبات آگاهی برخی گردد و اینچنین افکارش را نشر دهد.
بر خود، ننگ دانست تا بهواسطه رزمش تجارتی برپا دارد و این رزم پاک را به ثروت مادی آلوده سازد.
هدف و آرمان، من از کسی پوشیده نیست و برای دانستن آن نیاز به تحقیق گسترده نباشد، زیرا که هماره سخن را ساده و روشنبیان داشتم و اگر کسی از آن مطلع نیست حال دگربار بازگو شود.
بپا خواستم تا برابر ظلمهای بیکران خداوند، الله، یهوه، عیسی، انسان و یا هر نام دیگری که غایت و هدف را هماره باقدرت تلاقی داده است،
فریاد برآورم و آزادی همه جانداران را فراهمسازم. رهایی جاودانی که دارای یک قانون است و آن احترام و آزار نرساندن به دیگر جانداران، گیاهان، حیوانات و انسانها است.
بر خود ننگ میدانم که در راستای رسیدن به این هدف والا که همانا آزادی است قانون رهایی را نقض و باعث آزار دگر جانداران شوم.
با مدد از علم و فناوری امروزی، میتوان راه گذشتگان را در پیش نگرفت و دگر چون گذشته برای نشر کتب از کاغذ استفاده نکرد، زیرا که این کاغذ از تن والای درختان زیبا غارت شود و موجبات مرگ این جاندار و تخریب طبیعت را حادث گردد.
من خود هیچگاه نگاشتههایم را بر کاغذ، جان درخت نشر ندادم و تنها خواستهام از ناشران کتب نشر ندادن این نگاشتهها بر کاغذ است. حال چه از روی سودجویی و چه برای ترویج و اطلاعرسانی.
امروز میتوان با بهرهگیری از فناوری در برابر مرگ و تخریب درختان این جانداران والا ایستادگی کرد، پس اگر شما خود را مبلغ افکار آزادگی میدانید که بیشک بیمدد از این نگاشته نیز هیچگاه به قتل طبیعت دست نخواهید زد. اگر هم تنها هدفتان سودجویی است و بر این
پیشه پا فشارید بیبهره از کشتار و قتلعام درختان میتوانید از فناوری بهره گیرید تا کردارتان از دید من و دیگر آزاد اندیشان بهحق و قابلتکریم گردد.
به امید آزادی و رهایی همه جانداران
C:\Users\UROMSYSTEM\Desktop\pic of book\امضا\نمتمنتمنت.jpgمتن اثر
دیا: سلام
لوگ: سلام، کجا بودی؟
دیا: امروز هم طبق معمول از صبح سر کار بودم، تو چی کار کردی؟
لوگ: میدونم سر کار بودی، چرا امروز اینقدر دیر اومدی؟
دیا: تو راه برگشتن، یک گربه دیدم، فکر کنم ماشین بهش زده بود تا ببرمش دکتر طول کشید، تو چی کار کردی؟
لوگ: هیچی بابا، منم از صبح سر کار بودم، برش داشتی بردی کلینیک تو این وضعیت؟
دیا: وضعیتی نیست، شام چیزی خوردی؟
لوگ: داداشِ من، سؤال رو با سؤال جواب نده، تو این وضعیت این برنامهها چیه برامون درست میکنی؟
دیا: نه وضعیت خاصیه و نه برنامهی خاصی
لوگ: آقا این بار اولت نیست که هزار بار من و تو سر این قضیههای الکی با هم بحثمون شده، کی میخوای تمومش کنی؟
دیا: چیزی نشده که خودم خرج کردم و از سهم خودم کم میکنم
لوگ: خودم و خودت نداره، من میگم از صبح رفتی تا این موقع شب جون کندی، هر روز هر روز نمیشه که به این گربه و اون سگ کمک کرد، اصلاً بابا جان این همه آدم دارن تو این دنیا زندگی میکنن، به من تو چه آخه؟
دیا: برادر اگر قرار باشه، همه از کنارشون راحت بگذرن که دیگه هیچی از هیچکی باقی نمیمونه
لوگ: نه اینکه نمیگذرن، ول کن ما رو کردی مسخرهی خاص و عام، صبح پاتو از خونه میذاری بیرون، یک کاسه شیر همراته، دیگه همهی بچههای اینجا فهمیدن یه چیزیت میشه
دیا: باشه آقا، شماها خوب منم بد روزگار، به زندگی خودت برس، من حال و حوصلهی توضیح چیزی رو ندارم که واسه شما مسخره و خندهداره
لوگ: من که نگفتم تو مشکلی داری، من حرفم اینه که این کارات معنی نداره، تو چی کار داری به سگ و گربه، بچسب به زندگی خودت
دیا: زندگیِ خودم؟ میشه دقیقاً توضیح بدی زندگی خودم یعنی چی؟
لوگ: آره، زندگی خودت، درست، کارت، آیندت
دیا: همهچیز دنیا تو همین خودم که خلاصه نمیشه، همونجوری که تو هم واست خیلی چیزا مهمه منم برام همینجوریه، الآن اگر تو از کنار خیابون رد میشدی، میدیدی یک آدم افتاده کنار خیابون، یا نه اصلاً یک بچه افتاده کنار خیابون یا شایدم مادرت، خواهرت یا یک کدوم از اعضای خانوادت، از کنارشون میگذشتی؟
لوگ: ولمون کن بابا، تو خواهر مادر ما رو با سگ و گربهی کنار خیابون مقایسه میکنی؟
دیا: نه خب راست میگی، جون داشتن و زندگی فقط مال ما آدمها است
لوگ: معلومه که راست میگم، بابا شماها یه چیزی شنیدین و تز روشنفکریتون اوت کرده
دیا: میتونی واسم یه دلیل بیاری که چرا جون ما از حیوونا با ارزشتره
لوگ: آره، یک دلیل چیه، میلیون تا دلیل میارم واست،
جونمون با ارزشتره چون عقلمون با ارزشتره هر چیزی هم است واسه رشد من و توئه، اصلاً بحث چی داریم من و تو، یک سری چیزهای احمقانه
دیا: بیشتر بودن عقلمون، بهمون این اجازه رو میده که هر کاری دلمون خواست با هر کسی بکنیم؟
لوگ: نه بیشتر بودن عقل تو بهت این اجازه رو میده که خودت رو مچل یک مشت سگ و گربهی ولگرد کنی که معلوم نیست اصلاً، بود و نبودشون واسه چیه
دیا: بود و نبودشون دست من و تو نیست ولی حالا که هستن، مگه میشه از کنارشون بیتفاوت گذشت و نسبت بهشون بیتفاوت بود
لوگ: من با این حرفهای تو کاری ندارم خدا رو صد مرتبه شکر که اصلاً به بود و نبود اونها هم کار ندارم، نه اذیتشون میکنم و نه کمکشون، همون خدا که درد میده، درمونشم میده لابد
دیا: یعنی منظورت اینه