گواه ظلم جلد اول تورات: گواه ظلم, #1
By Nima Shahsavari and نیما شهسواری
()
About this ebook
گواه ظلم، کتابی است بر گرفته از سه کتاب مقدس مومنان به خدا در میان ادیان ابراهیمی ، قرآن ، انجیل و تورات
شما در این کتاب با آنچه کمتر شنیدهاید روبرو خواهید شد، آنچه روحانیون و مبلغان ادیان از آن هیچ نگفتند تا آن روی سکه خداوندی را ببینید و حال در این مجموعه آنچه از حقیقت است را خواهید خواند
آیات و نشانههایی که همه بیانگر ظلم ذاتی و فطری در میان این باورها است، آن آموزههایی که صدر اسلام، عباسیان، عثمانیان، صفویان، حکومت کلیسا، فساد خاخامها، جمهوری اسلامی و داعش را میآفریند
آن آموزههایی که زن را سنگسار میکند، برابری را از ریشه میکند، فحشا و فقر میآفریند، خدایگان تازه آفریده است و جهان را به بردگی و اسارت برده و میبرد
آن آموزههایی که نه دیروز که امروز فردای ما را در میان هر باور و افکار به تسخیر خود در آورده است و هربار به هر باور زنده و دوباره باز تولید شده است
Nima Shahsavari
Nima Shahsavari He is an Iranian poet and writer He was born in 1990 in Mashhad. His writings include 41 volumes of books in the form of research works, novels, stories, articles and poems. Most of the themes of his works are about belief in life and equality, freedom, and critique of power He started writing at the age of 15 and at the age of 32 he published all his works in cyberspace To access the works of Nima Shahsavari, refer to Idealistic World website www.idealistic-world.com
Read more from Nima Shahsavari
کیمیا Rating: 5 out of 5 stars5/5قیام Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsداستانهای سیاه Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsقلمرو آرمانی Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsتهمینه Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsشهر سوخته Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsدَوَران Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsجورم Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsجهان آرمانی Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsآلت پرستان Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsسلاح صلاح صلح Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsدیالوگ Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsزیبای نهان Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsرسوخ Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsشرک Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsتمدن Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsتسخیر Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsمرداب Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsدمحمحیسم Rating: 2 out of 5 stars2/5قضاوت خدا Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsسبوعیت Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsدارالمجانین Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsسرگردانی Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsمرام نامه Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsحیجان Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsاغوا Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsرویا Rating: 0 out of 5 stars0 ratings
Related to گواه ظلم جلد اول تورات
Titles in the series (3)
گواه ظلم جلد اول تورات: گواه ظلم, #1 Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsگواه ظلم جلد دوم انجیل: گواه ظلم, #2 Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsگواه ظلم جلد سوم قرآن: گواه ظلم, #3 Rating: 0 out of 5 stars0 ratings
Related ebooks
گواه ظلم جلد دوم انجیل: گواه ظلم, #2 Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsگواه ظلم جلد سوم قرآن: گواه ظلم, #3 Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsرزم نامه Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsناجی Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsقضاوت خدا Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsکتاب الله جبار الضار جلد دوم حدیث: الله جبار الضار, #2 Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsزیبای نهان Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsالله جبار الضار جلد اول تاریخ: الله جبار الضار, #1 Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsجهان آرمانی Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsطغیان Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsآفکینش Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsجان Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsشهر سوخته Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsالله جبار الضار جلد سوم فقه: الله جبار الضار, #3 Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsرویا Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsThe World’s Outlook Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsجورم Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsتمدن Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsدَوَران Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsتسخیر Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsThe Promised Age’s Sights فرهنگ و تمدّن جهان در عصر موعود Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsدمحمحیسم Rating: 2 out of 5 stars2/5گریس نادر ذخیره شده برای یک هدف Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsقرآن مجید با شرح منظوم آیات Rating: 4 out of 5 stars4/5کاخ Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsشرک Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsمرام نامه Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsحیجان Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsدارالمجانین Rating: 0 out of 5 stars0 ratings
Reviews for گواه ظلم جلد اول تورات
0 ratings0 reviews
Book preview
گواه ظلم جلد اول تورات - Nima Shahsavari
سخنی با شما
به نام آزادی یگانه منجی جانداران
بر خود وظیفه میدانم ، تا در سرآغاز کتابهایم چنین نگاشتهای به چشم بخورد و همگان را از این درخواست باخبر سازم.
نیما شهسواری، دست به نگاشتن کتبی زد تا بهواسطه آن برخی را به خود بخواند، قشری را به آزادگی دعوت کند، موجبات آگاهی برخی گردد و اینچنین افکارش را نشر دهد.
بر خود ، ننگ دانست تا بهواسطه رزمش تجارتی برپا دارد و این رزم پاک را به ثروت مادی آلوده سازد.
هدف و آرمان ، من از کسی پوشیده نیست و برای دانستن آن نیاز به تحقیق گسترده نباشد ، زیرا که سخن را ساده و روشن بیان داشتم و اگر کسی از آن مطلع نیست حال دگربار بازگو شود.
بپا خواستم تا برابر ظلمهای بیکران خداوند، الله ، یهوه ، عیسی ، انسان و یا هر نام دیگری که غایت و هدف را هماره باقدرت تلاقی داده است، فریاد برآورم و آزادی همه جانداران را فراهم سازم. رهایی جاودانی که دارای یک قانون است و آن احترام و آزار نرساندن به دیگر جانداران، گیاهان ، حیوانات و انسانها است.
بر خود ننگ میدانم که در راستای رسیدن به این هدف والا که همانا آزادی است قانون رهایی را نقض و باعث آزار دگر جانداران شوم.
با مدد از علم و فناوری امروزی ، میتوان راه گذشتگان را در پیش نگرفت و دگر چون گذشته برای نشر کتب از کاغذ استفاده نکرد، زیرا که این کاغذ از تن والای درختان زیبا غارت شود و موجبات مرگ این جاندار و تخریب طبیعت را حادث گردد.
من خود هیچگاه نگاشتههایم را بر کاغذ ، جان درخت نشر ندادم و تنها خواستهام از ناشران کتب نشر ندادن این نگاشتهها بر کاغذ است. حال چه از روی سودجویی و چه برای ترویج و اطلاعرسانی.
امروز میتوان با بهرهگیری از فناوری در برابر مرگ و تخریب درختان این جانداران والا ایستادگی کرد ، پس اگر شما خود را مبلغ افکار آزادگی میدانید که بیشک بیمدد از این نگاشته نیز هیچگاه به قتل طبیعت دست نخواهید زد. اگر هم تنها هدفتان سودجویی است و بر این پیشه پا فشارید بیبهره از کشتار و قتلعام درختان میتوانید از فناوری بهرهگیرید ، تا کردارتان از دید من و دیگر آزاد اندیشان بهحق ، و قابل تکریم گردد.
به امید آزادی و رهایی همه جانداران
C:\Users\UROMSYSTEM\Desktop\pic of book\اصلی\امضا\نمتمنتمنت.jpgسخن گردآورنده
گواه ظلم آیات و نشانههایی از کتب آسمانی خداوند در میان ادیان ابراهیمی است که ظلم خداوند را فریاد میزند، در این کتاب سعی شده تا گواهی بر این مدعا که خداوند ظالم است جمعآوری شود و برای این کار به کلام او در ادیان اصلی و رسمیاش که ادعا آن را دارند که این کتابها کلام خداوندی است مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته است.
بر این آیات و نشانهها توسط گردآورنده چیزی افزوده نشده و از فحوای آن چیزی کاسته نشده است در این گرداوری، گردآورنده دست به تفسیر افزودن به آن نزده تا مخاطب، خویش آن را بخواند و قضاوت کند تا دریچهای باشد برای انتخاب درست و شناخت بهتر خداوند و ادیان یکتاپرستانِ خداوندی
این کتاب گرد آمده است تا مردم سراسر جهان بیشتر به فکر فرو روند و برای باورهایشان احترام بیشتری قائل باشند و با مدد از دانش و عشق و علاقه قلبی راه و طریقت خود را بجویند و کسی در اسارت به ارث بردن ادیان در این وادی محبوس نشود و با خواندن فعل خواستن را صرف کند.
باشد که دریچهای برای آزادی به روی همگان باز شود.
به امید روز آزادی جانداران که در همین نزدیکی است.
پیشگفتار
تورات، کتاب مقدس و آسمانی دین یهودیت که پیروان بسیاری در سراسر جهان دارد و برای مسیحیان به عنوان عهد عتیق قابل احترام و تکریم است و مسلمانان به آن احترام میگذارند و شاید به این باور دارند که در آن تحریفاتی اتفاق افتاده است، در این بخش از کتاب گواه ظلم مورد بررسی قرار گرفته است.
گردآورنده در این بخش از کتاب سعی کرده است تا عناوین و آیاتی که بیانگر ظلم خداوندی در تورات است را گرداوری کند و به آن چیزی افزوده نشده و از موضوع اصلی هر بخش نیز چیزی کاسته نشده است هر چند که میتوان با افزودن تفاسیر ظلمهای بیشماری را از دل این آیات نمایان کرد لکن گردآورنده سعی کرده تا تنها متن اصلی را لحاظ کند و قضاوت را به عهده مخاطبین محترم بگذارد تا بیشتر از پیش به باورهای خویش احترام بگذارند و چیزی را که میپرستند و به آن باور دارند را بهتر بشناسند و با عشق و دانش طریقت خویش را بجویند.
به امید روزی که همه آزادانه و با علاقه و ادراک به باوری که به آن معتقدند عشق بورزند و در جهان آرمانی در کشور آزاد خویش زندگی کنند.
به امید دستیابی به جهان آرمانی که حق همه جانداران است.
داستان آفرینش
خداوند آدم را در باغ عدن گذاشت تا در آن کار کند و از آن نگهداری نماید و به او گفت: از همه میوههای درختان باغ بخور بهجز میوه شناخت نیک و بد زیرا اگر از آن میوه بخوری مطمئن باش خواهی مرد.
خداوند فرمود: شایسته نیست آدم تنها بماند برای او یار مناسبی به وجود میآورم آنگاه خداوند همه حیوانات و پرندگانی را که از خاک سرشته بود نزد آدم آورد تا ببینند آدم چه نامهایی بر آنها خواهد گذاشت بدین تربیت تمام حیوانات و پرندگان نامگذاری شدند پس آدم تمام حیوانات و پرندگان را نامگذاری کرد اما برای او یار مناسبی یافت نشد.
آنگاه خداوند آدم را به خواب عمیقی فرو برد و یکی از دندههایش را برداشت و جای آن را با گوشت پر کرد و از دنده زنی سرش و او را پیش آدم آورد و آدم گفت: این است استخوانی از استخوانهایم و گوشتی از گوشتم نام او نسا باشد.
چون از انسان گرفته شد به این سبب است که مرد از پدر و مادر خود جدا میشود و به همسر خود میپیوندد و از آن پس آن دو یکی میشوند آدم و همسرش هر چند برهنه بودند ولی احساس خجالت نمیکردند.
سقوط انسان
مار از همه حیواناتی که خداوند به وجود آورد زیرکتر بود روزی مار نزد زن آمده به او گفت: آیا حقیقت دارد که خدا شما را از خوردن میوه تمام درختان باغ منع کرده است؟
زن در جواب گفت: ما اجازه داریم از میوه همه درختان بخوریم بهجز میوه درختی که در وسط باغ است خدا امر فرموده است که از میوه آن درخت نخوریم و حتی آن را لمس نکنیم و گرنه میمیریم.
مار گفت: مطمئن باش نخواهید مرد بلکه خدا خوب میداند زمانی که از میوه آن درخت بخورید چشمان شما باز میشود و میتوانید خوب را از بد تشخیص دهید عصر همان روز آن درخت در نظر زن زیبا آمد و با خود اندیشید میوه این درخت دلپذیر میتواند خوش طمع باشد و به من دانایی ببخشد پس از میوه درخت چید و خورد و به شوهرش هم داد و او نیز خورد آنگاه چشمان هر دو باز شد و از برهنگی همدیگر آگاه شدند پس با برگهای درخت انجیر پوششی برای خود درست کردند.
آدم و زنش صدای خداوند را که در باغ راه میرفت شنیدند و خود را لابهلای درختان مخفی کردند خداوند آدم را ندا داد ای آدم چرا خود را پنهان میکنی؟
آدم جواب داد: صدای تو را در باغ شنیدم و ترسیدم زیرا برهنه بودم پس خود را پنهان کردم.
خداوند فرمود: چه کسی بر تو گفته که برهنهای آیا از میوه آن درخت خوردهای؟
آدم جواب داد: این زن که یار من ساختی از آن میوه به من داد و من هم خوردم.
آنگاه خداوند از زن پرسید: این چه کاری بود که کردی؟
زن گفت: مار مرا فریب داد
پس خداوند به مار فرمود: به سبب انجام این کار از تمام حیوانات اهلی و وحشی زمین ملعونتر خواهی بود تا زندهای رو شکمت خواهی خزید و خاک خواهی خورد بین تو و زن و نیز بین نسل تو و نسل زن خصومت میگذارم نسل زن سر تو را خواهد کوبید و تو پاشنه وی را خواهی زد.
آنگاه خداوند به زن فرمود: درد زایمان تو را زیاد میکنم و تو با درد فرزندان خواهی زایید مشتاق شوهرت خواهی بود و او بر تو تسلط خواهد داشت.
سپس خداوند به آدم فرمود: چون گفته زنت را پذیرفتی و از میوه آن درختی خوردی که به تو گفته بودم از آن نخوری زمین زیر لعنت قرار خواهد گرفت و تو تمام ایام عمرت با رنج و زحمت از آن کسب معاش خواهی کرد از زمین خار و خاشاک برایت خواهد رویید و گیاهان صحرا را خواهی خورد.
آدم زن خود را حوا یعنی زندگی نامید چون او میبایست مادر همه زندگان شود خداوند لباسهای از پوست حیوان تهیه کرد و آدم و همسرش را پوشانید سپس فرمود: حال که آدم مانند ما شده است و خوب و بد را میشناسد نباید گذاشت از میوه درخت حیات نیز بخورد و تا ابد زنده بماند سپس خداوند او را از باغ عدن بیرون راند و برود و در زمینی که از خاک آن سرشته شده بود کار کند بدین ترتیب او آدم را بیرون کرد و در سمت شرقی باغ عدن فرشتگانی قرار داد تا با شمشیر آتشین که به هر طرف میچرخید راه درخت حیات را محافظت کنند.
قائن و هابیل
حوا از آدم حامله شده پسری زایید آنگاه حوا گفت: به کمک خداوند مردی حاصل نمودم سپس نام او را قائن یعنی حاصل شده گذاشت حوا بار دیگر حامله شده پسری زایید و نام آن را هابیل گذاشت.
هابیل به گلهداری پرداخت و قائن به کشاورزی مشغول شد پس از آن مدتی قائن هدیهای از حاصل زمین خود را به حضور خداوند آورد هابیل نیز چند رأس از نخست زادگان گله خود را ذبح کرد و بهترین قسمت گوشت آنها را به خداوند تقدیم نمود خداوند هابیل و هدیهاش را پذیرفت اما قائن و هدیهاش را قبول نکرد پس قائن بر آشفت و از شدت خشم سرش را به زیر افکند.
خداوند از قائن پرسید: چرا خشمگین شدهای اگر درست عمل میکردی آیا مقبول نمیشدی؟ اما چون چنین کردی گناه در کمین توست و میخواهد بر تو مسلط شود ولی تو از آن چیره شو.
روزی قائن از برادرش هابیل خواست که با او به صحرا برود هنگامی که آنها در صحرا بودند ناگهان قائن به برادرش حمله برد و او را کشت.
آنگاه خداوند از قائن پرسید: برادرت هابیل کجاست؟
قائن جواب داد: از کجا بدان مگر من نگهبان برادرم هستم
خداوند فرمود: این چه کاری بود که کردی خون برادرت از زمین نزد من فریاد برمیآورد اکنون ملعون هستی و از زمینی که با خون برادرت رنگین کردهای طرد خواهی شد.
قائن گفت: مجازات من سنگینتر از آن است که بتوانم تحمل کنم امروز مرا از این سرزمین و از حضور خودت میرانی و مرا در جهان آواره و پریشان میگردانی پس هر که مرا ببیند مرا خواهد کشت.
خداوند جواب داد: چنین نخواهد شد زیرا هر که تو را بکشد مجازاتش هفت برابر شدیدتر از مجازات تو خواهد بود سپس خداوند نشانی بر قائن گذاشت تا اگر کسی با او برخورد کند او را نکشد آنگاه قائن از حضور خداوند بیرون رفت و در زمین ثود یعنی سرگردانی در سمت شرقی عدن ساکن شد.
روزی لمک به همسران خود عاده و ظله گفت: ای زنان به من گوش کنید جوانی که مرا مجروح کرده بود کشتم اگر قرار است مجازات کسی که قائن را بکشد هفت برابر مجازات قائن باشد پس مجازات کسی هم که بخواهد مرا بکشد هفتادوهفت برابر خواهد بود.
طوفان نوح
در این زمان که تعداد انسانها روی زمین زیاد میشد پسران خدا مجذوب دختران زیباروی انسانها شدند و هر کدام را که پسندیدند برای خود به زنی گرفتند آنگاه خداوند فرمود: روح من همیشه در انسان باقی خواهد ماند زیرا او موجودی فانی و نفسانی است پس صدوبیست سال به او فرصت میدهم تا خود را اصلاح کند.
پس از آنکه پسران خدا و دختران انسانها با هم وصلت نمودند مردانی غولآسا از آنان به وجود آمدند اینان دلاوران معروف دوران قدیم هستند هنگامی که خداوند دید مردم غرق در گناهاند و دنیا بهسوی زشتیها و پلیدیها میرود از آفرینش انسان متأسف و محزون شد.
فرمود: من انسانی را که آفریدهام از روی زمین محو میکنم حتی حیوانات و خزندگان و پرندگان را نیز از بین میبرم زیرا از آفریدن آنها متأثر شدهام.
اما در این میان نوح مورد لطف خداوند قرار گرفت این است سرگذشت او
نوح سه پسر داشت به نامهای سام حام و یافث او تنها مرد درستکار و خدا ترس زمان خودش بود و همیشه میکوشید مطابق خواست خدا زندگی کند.
در این زمان افزونی گناه و ظلم در نظر خدا به منتها درجه خود رسیده و دنیا به کلی فاسد شده بود خداوند به نوح فرمود: تصمیم گرفتهام تمام این مردم را هلاک کنم زیرا زمین را از شرارت پر ساختهاند من آنها را همراه زمین از بین میبرم.
اما تو ای نوح با چوب درخت سرو یک کشتی بساز و در آن اتاقهایی درست کن درزها و شکافهای کشتی را با قیر بپوشان آن را طوری بساز که طولش سیصد ذراع عرضش پنجاه ذراع و ارتفاع آن سی ذراع باشد یک ذراع پایینتر از سقف پنجرهای برای روشنایی کشتی بساز.
بهزودی من سراسر زمین را با آب خواهم پوشانید تا هر موجود زندهای که در آن است هلاک گردد اما با تو عهد میبندم که تو را با همسر و پسران و عروسانت در کشتی سلامت نگاه دارم.
از تمام حیوانات خزندگان و پرندگان یک جفت نر و ماده با خود به داخل کشتی ببر تا از خطر این طوفان در امان باشند همچنین خوراکی کافی برای خود و برای تمام موجودات در کشتی ذخیره کن نوح تمام اوامر خدا را انجام داد سپس خدا به نوح فرمود: تو و اهل خانهات داخل کشتی شوید زیرا در بین همه مردمان این روزگار فقط تو را درستکار یافتم همراه خود هفت جفت از حیوانات حلال گوشت هفت جفت از پرندگان و یک جفت از بقیه حیوانات را به درون کشتی ببر تا نسل آنها روی زمین باقی بماند پس از یک هفته به مدت چهل شبانهروز باران فرو خواهم ریخت و هر موجودی را که به وجود آوردهام از روی زمین محو خواهم کرد.
بعد از یک هفته هنگامی که نوح ششصد ساله بود در روز هفدهم ماه دوم طوفان شروع شد و چهل شبانهروز باران به شدت بارید.
اما روزی که طوفان شروع شد نوح و همسر و پسرانش و زنان آنها داخل کشتی بودند از هر نوع حیوان اهلی و وحشی خزنده و پرنده نیز یک جفت با آنها بودند پس از آنکه حیوانات نر و ماده طبق دستور خدا به نوح وارد کشتی شدند خداوند در کشتی را از عقب آنها بست رفته رفته آب آنقدر بالا آمد که کشتی روی آب شناور گردید سرانجام بلندترین کوهها نیز به زیر آب فرو رفتند باران آنقدر بارید که سطح آب به هفت متر بالاتر از قله کوهها رسید همه جانداران روی زمین یعنی حیوانات اهلی و وحشی خزندگان و پرندگان با آدمیان هلاک شدند هر موجود زندهای که در خشکی بود نابود گشت بدینسان خدا تمام موجودات زنده را از روی زمین محو کرد به جز نوح و آنانی که در کشتی همراهش بودند آب تا صدوپنجاه روز همچنان پهنه زمین را پوشانده بود.
پرندگان و خزندگان نیز دسته دسته از کشتی خارج شدند.
آنگاه نوح قربانگاهی برای خداوند ساخت و از هر حیوان و پرنده حلال گوشت در آن قربانی کرد خداوند از این عمل نوح خشنود گردید و با خود گفت: من بار دیگر زمین را به خاطر انسان که دلش از کودکی به طرف گناه متمایل است لعنت نخواهم کرد و این چنین تمام موجودات زنده را از بین نخواهم برد تا وقتی که جهان باقی است.
عهد خدا با نوح
خدا نوح و پسرانش را برکت داد و به ایشان فرمود: بارور و زیاد شوید و زمین را پر سازید زیرا همه آنها را زیر سلطه شما قرار دادهام شما میتوانید علاوه بر غلات و سبزیجات از گوشت آنها نیز برای خوراک استفاده کنید اما گوشت را با خونش که بدان حیات میبخشد نخورید کشتن انسان جایز نیست زیرا انسان شبیه خدا آفریده شده.
سپس خدا به نوح و پسرانش فرمود: من با شما و نسلهای آینده شما و حتی با تمام حیوانات عهد میبندم که بعد از این هرگز موجودات زنده را به وسیله طوفان هلاک نکنم این است نشان عهد جاودانه من رنگینکمان خود را در ابرها میگذارم این است نشان عهدی که من با جهان بستهام.
نوح به کار کشاورزی مشغول شد و تاکستانی غرس[1] نمود روزی که شراب زیاد نوشیده بود در حالت مستی در خیمهاش برهنه خوابید حام پدر کنعان برهنگی پدر خود را دید و بیرون رفته به دو برادرش خبر داد با شنیدن این خبر ردای روی شانههای خود انداخته عقب عقب به طرف پدرشان رفتند تا برهنگی او را نبینند سپس او را با آن ردا پوشانیدند وقتی نوح به حالت عادی برگشت گفت: کنعان ملعون باد برادران خود را بنده بندگان باشد خداوند سام را برکت دهد و کنعان بنده او باشد خدا یافث را برکت دهد و او را شریک سعادت سام گرداند و کنعان بنده او باشد.
برج بابل
در آن روزگار همه مردم جهان به یک زبان سخن میگفتند جمعیت دنیا رفته رفته زیاد میشد و مردم به طرف شرق کوچ میکردند آنها سرانجام به دشتی وسیع و پهناور در بابل رسیدند و در آنجا سکنی گزیدند و گفتند: بیایید شهری بزرگ بنا کنیم و برجی بلند در آن بسازیم که سرش به آسمان برسد برای بنای شهر و برج آن خشتهای پخته تهیه نمودند اما هنگامی که خداوند به شهر و برجی که در حال بنا شدن بود نظر انداخت گفت: زبان همه مردم یکی است و متحد شده این کار را شروع کردند اگر اکنون از کار آنها جلوگیری نکنم در آینده هر کاری بخواهند انجام خواهند داد سپس زبان آنها را تغییر خواهیم داد تا سخن از یکدیگر را