تراژدی مرگ آسا
()
About this ebook
تراژدی مرگ آسا، نمایشنامهای خونبار و نفسگیر اثر رضا طاهری بشار است که داستان سوگناک حرص و طمع و عشق را در رابطه پر تنش دو خواهر، آسا و پرنا، از یک خاندان اشرافی قدرتمند، روایت میکند.پرنای روان نژند و تنهایی که آرزوی دیدار فرزندش، بستاب، را دارد و بستابی که از او بیزار است.ابرند، فرزند آسا، که میخواهد رهبر خانواده شود و بر قدرت چنگ بزند و پرنایی که میخواهد او را به زانو درآورد.این داستان کینهتوزی ها و تنشها و و کشتارهای پی در پی و سقوط نهایی یک خانواده را به نمایش میکشد.
+داستان:
پرنا، رهبر خاندان اشرافی کارن، با اصرار خواهرش، آسا، از کنج صومعه برای دیدار فرزند جوانش بازگشته است اما بستاب از او بیزار است.ابرند طمعکار، ژنرال سپاه ایران و فرزند آسا، آرزوی کنار زدن پرنا و قدرت گرفتن را دارد ولی پرنا در برابرش مقاومت میکند و به زیرش میکشد و خوارش میکند.همسر کینهدار پرنا در این گیرو دار میآید و دسیسهها میچیند تا انتقام دیرینش را از آسا و ابرند بگیرد و قصه اندک اندک به فاجعه نزدیک و نزدیکتر می شود.سپس کینه توزیها و توطئه هایی پایان ناپذیر پدیدار میشوند که قصه را جان میدهند.این نمایشنامه، داستان دسیسه چینی ها و همدستی ها و پیوندها و گسست هایی است که دست به دست هم میدهند تا اندک اندک مرگامرگی شگفت تک تک نفرات خاندان کارن را در کام اهریمنی خود فرو برد.
+خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می دهیم؟
کسانی که قصه و داستان اوریجینال و ایده و گفتار برایشان مهم است.کسانی که ارزش و سهمگینی انتخاب و اختیار را با گوشت و پوست و استخوانشان احساس میکنند.کسانی که به بررسی سیر رخدادها و خشونت مرگبار مندرج در آن علاقه دارند.کسانی که از تراژدی های کهن خسته شدهاند و هوای تازه میخواهند.این داستان یک هوای براستی تازه است.
Reza Taheribashar
Reza Taheri Bashar (born in Tehran -1979) playwright, poet and critic of literature and philosophy Books: Play and screenplay: The Tragedy of The Death of King Antiochus Play and screenplay: The Tragedy of The Death of Bardia Play and Screenplay: The Tragedy of The Death of King Ardashir Play and screenplay: The Tragedy of The Death of Asa Play and Screenplay: The Tragedy of The Death of King Farvard Play and Screenplay: The Tragedy of the Death of Irene Play and screenplay: The Tragedy of the Death of Sogdianus And : The first eighty love letters Contact me: Reza.taheri.basharrrrr@gmail.com
Read more from Reza Taheribashar
تراژدی مرگ ایرن Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsتراژدی مرگ بردیا Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsتراژدی مرگ فروردشاه Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsهشتاد نامه عاشقانه اول Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsتراژدی مرگ سغدیانوس Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsتراژدی مرگ اردشیرشاه Rating: 0 out of 5 stars0 ratings
Related to تراژدی مرگ آسا
Related ebooks
تراژدی مرگ آسا Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsتراژدی مرگ سغدیانوس Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsتراژدی مرگ بردیا Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsتراژدی مرگ اردشیرشاه Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsتراژدی مرگ آنتیوخوس Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsبالهای بی قافیه Rating: 5 out of 5 stars5/5هشتاد نامه عاشقانه اول Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsمن و برفهای سهیل Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsباریدن از ناگهان Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsگفتیم نه و ایستادیم Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsآنان که با منند بیایند ـ جلد ۴ Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsبمان تا عشق دریایی بیافریند Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsتبعید به شعرهای خیس Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsداستانهای سیاه Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsبالاتر از سیاهی رنگیست Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsبه گلاریس عزیزم Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsتپش در میان دو مرگ Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsکاخ Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsدرنگ پاره ها Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsتکرار تا زیبایی Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsقرارمان آذر Rating: 5 out of 5 stars5/5گفتگو با نفس سبز خدا Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsجورم Rating: 0 out of 5 stars0 ratings
Related categories
Reviews for تراژدی مرگ آسا
0 ratings0 reviews
Book preview
تراژدی مرگ آسا - Reza Taheribashar
نمایشنامه
تراژدی مرگ آسا
نوشته:
رضا طاهری بشار
چهرههای نمایش
پرنا خواهر بزرگتر و رهبر خاندان اشرافی کارن
آسا خواهر کوچکتر و جانشین پرنا
پرگاس همسر سابق پرنا از خاندان اشرافی مهران
ابرند پسر آسا و سپهسالار خاندان کارن
بستاب تنها پسر و تنها فرزند پرنا و پرگاس
شاه ایران، نمایندگان شاه، فرماندهان، سربازان، اوباش و خدمتکاران که گاهگاه میآیند و میروند.
پرده یکم
صحنه یکم
] خروش گوشخراش طبلهای دوردست، آسا و پرنا از پنجره بیرون را مینگرند،پرنا بیتاب باز میگردد و در میانه می ایستد، ناگهان همه صداها خاموش میشوند[
آسا:
شاه و پیشاهنگانش باید به شهر رسیده باشند.
پرنا:
]نجواگر[
خیلی چیزها دگرگون شدهاند.
آسا:
بسیار
پرنا:
این بار سه سال اینجا نبودم.مادر روحانی اجازه بیرون آمدن از صومعه را نمیداد.
آسا:
من اصرار کردم.
]میخندد و باز از پس پنجره بیرون را مینگرد[
چون امروز پسر سلحشور جوانت از جنگ باز میگردد.
پرنا:
البته زیر فرمان سردار ابرند، پسر بزرگ جاهطلب تو.
آسا:
آنها هر دو پسران عزیز ما هستند.
] درنگ[
گوش کن، غرش دوردست طبلها را
هیابانگ جشن پیروزی در این نبرد نفسگیر سخت.
پرنا:
بستاب مدتهاست است که به دیدار من نیامده است.
آسا:
جنگ بود.
پرنا:
اما او باید برای دیدن مادرش تلاش میکرد.
آسا:
تو مدتها افسرده و خشمگین بودی و کسی را نمیخواستی ببینی.نه در صومعه و نه در اینجا.
]دستانش را میگیرد[
بیا
پرنا:
ولی اینبار آمدهام که ببینم و بمانم.
]میروند[
صحنه دوم
] وزند تندباد، سربازان و درباریان بر کناره ایستادهاند، شاه در میانه[
درباری یکم:
شهربان یاغی شکستخورده ارمنستان
[ شهربان ارمنستان را دستبسته به حضور شاه میآورند و وا میدارندش تا در برابر شاه زانو بزند ]
درباری یکم:
ببینید، بدانید، این پیماننامه میان شاهنشاه ارجمند و امپراتور روم است.
]طوماری را میگشاید [
از پیآیند پیروزی ایران در این نبرد دشوار و برابر این عهدنامه که به امضای امپراتور استراتوس و سنای رم رسیده است، ارمنستان بزرگ به ساتراپهای سلطنت پهناور شاهنشاه بازگردانده میشود و دوباره و برای ابد به سرزمین مادری میپیوندد.
]طومار را میبندد[
رم با پرداخت تاوان سنگین و قید و بندهای بسیار متعهد شده است تا دیگر در ارمنستان دخالت نکند، در مفاد پیمان خللی نیاورد و به بند بند آن عمل کند.
شاه:
]به سوی شهربان زانو زده میرود، شمشیر شهربان را بیرون میکشد و کناری میافکند [
با پیوستن به رومیان به سرزمین و تاریخت پشت کردی، ایرانیان را درگیر آوردی سهمگین و خونبار کردی.این خیانت است
]شهربان ارمنستان را میبرند[
و کیفر خیانت اعدام است.
]به سوی ابرند میرود[
اینک به افتخارسردار پیروز ما، ابرند از خاندان کارن
] همه شمشیرهایشان را بر آسمان بلند می کنند، شاه به ابرند نشان افتخار میدهد[
در کوهستانهای سر به آسمان کشیده ارمنستان و تنگههای دشوار، در برابر ارتش تا دندان مسلح روم دلاورانه جنگیدید.
]ابرند در برابر شاه کرنش میکند[
درست مانند پدر جنگاور نامدارت
]درباریان کنار میروند، آسا و پرنا بر کناره ایستادهاند، شاه رو به آسا[
خانم، قدر این پسر شهسوار شیردل را باید دانست.
]سپس رو به پرنا[
و همچنین ارزش پیشگامی هنگ پیشتاز پسر شما را، بانو پرنا
]شاه میرود، بستاب دورتر ایستاده است و سمت مادرش - پرنا - نمیرود، ابرند دست مادرش - آسا - را میبوسد [
ابرند:
مادر عزیز
] رو به آسا کرنش میکند و سپسش بستاب دست آسا را میبوسد[
آسا:
فرزندان نازنین من، رزمندگان بیباک
]آنها را با مهربانی نوازش میکند[
زمان زیادی است که در گیرودار این نبرد مردافکن از پایتخت دورید.پایان این جنگ چگونه بود؟
ابرند:
سخت، سرد، رعب انگیز
بستاب:
دشوار بود اما ما پیروز شدیم
آسا:
]پرنا را به بستاب نشان میدهد[
به پیشواز مادر گرامیت نمیروی؟ پرنا سالها اعتکاف بیگسست در صومعه را رها کرده و برای دیدن شکوهمندی و سرفرازیت آمده است.
]درنگ[
تنها برای تو
بستاب:
] بهسردی مادرش را درآغوش میگیرد[
مادر
]پرنا در آغوشش میکشد و رهایش نمیکند [
ابرند:
خالهجان، تبریک میگویم.در آغازش نبرد و در خط مقدم کارزار، پسرتان و هنگ پیشرو زیر فرمانش شجاعانه جنگیدند و خطوط دشمن را سیلآسا درهم شکستند.
پرنا:
] خیره در چشمان بستاب مینگرد[
فقط یک هنگ پیشروی کوچک زیر فرمان بستاب، تنها فرزند من و وارث قانونی ریاست خاندانکارن است؟
]ابرند به آسا و پرنا کرنش میکند و میرود و بستاب هم در پیاش[
آسا:
به او فرصت بده
]میروند[
صحنه سوم
] پرنا پریشا کاغذهای روی میز را مینگرد، آسا در کناری ایستاده است و کارپردازش در برابر[
کارپرداز:
کارگزارانتان در زمینهای هموار و مرغزارهای ناهموار شمال و جنوب، در کشتزارهای تا فراسوی خزر گسترده، منتظر نهایی شدن مالیات شاهی امسالاند.
پرنا:
دفتر حساب و کتاب سال پیش بسته نشده است؟
آسا:
نه
]دستان پرنا را میگیرد که بروند[
بستاب چند روز است که منتظر تو است.
پرنا:
کسی انتظار مرا نمیکشد.شاید نباید میآمدم.
]دستش را از دست آسا بیرون میکشد[
سیاهه سال پیش بسته شده است؟
کارپرداز:
هنوز نه، بانوی من
]درنگ[
در دورههایی که رهبری را مستقیما بر عهده نداشتید، به ویژه در افت و خیز