Discover millions of ebooks, audiobooks, and so much more with a free trial

Only $11.99/month after trial. Cancel anytime.

چکه‌های ترد عقیق
چکه‌های ترد عقیق
چکه‌های ترد عقیق
Ebook163 pages1 hour

چکه‌های ترد عقیق

Rating: 0 out of 5 stars

()

Read preview

About this ebook

کتاب «چکه‌های ترد عقیق» با ۱۵ مقاله، دل‌نوشته و جستار، گزیده‌ای از نوشته‌های پراکنده‌ی علیرضا خالوکاکایی (ع. طارق) در فضای مجازی است. مضمون آنها پرداختن به سرگذشت قهرمانانی است که طی سالیان ایستادگی در برابر فاشیسم دینی حاکم بر میهنمان، همه چیز خود را نثار کرده‌اند تا مردم ایران همه چیز را به‌دست آورند. آنان همان «در برابر تندرایستادگان»ی هستند که با خاکستر کردن خود، خانه را روشن کرده‌اند. از این رو اگر چه مرده‌اند اما زندگان‌اند؛ عاشق‌ترین مردگان این فصل و به تعبیر دیگر زنده‌ترین زندگان.
آنان به تعبیر سهراب «رو به آن وسعت بی‌واژه پركشیده‌اند؛ كه همواره به نام‌شان می‌خواند». رفته‌اند تا «با دستان‌شان هوای صاف سخاوت را ورق بزنند و مهربانی را به سمت ما بكوچانند». رفته‌اند تا بیایند و با خود سپیده‌دمان مجروح خلقی را به ارمغان بیاورند. آنان وقتی بیایند نام کوچه‌ها و خیابان‌ها را عوض خواهند کرد. «ممنوع‌ها و سیم‌های خاردار را برخواهند داشت»، «تیرک‌ها، تازیانه‌ها و خشونت‌ها را به فراموشی تاریخ خواهند سپرد»، و لطافت زیبای پرندگان را در کرانه‌های آبی ـ آزاد ایران تکثیر خواهند کرد.
این کتاب البته به ارزش‌هایی نیز می‌پردازد که این قهرمانان خالق آن بوده‌ یا از آن الهام گرفته‌اند.
دو دل‌نوشته در پاشنه‌ی کتاب، با درونمایه‌یی دیگر و از پنجره‌یی متفاوت در نهایت به همین مضمون می‌پردازند.
امید است به اندازه‌ی درنگ قطره اشکی در گوشه‌ی چشم یا لبخندی کوچک مورد استقبال قرار گیرد.

LanguageEnglish
Release dateOct 8, 2019
ISBN9781370211500
چکه‌های ترد عقیق
Author

علیرضا خالو کاکایی

Ali reza khalo kakaee is an Iranian poet, songwriter, and Iranian authorThis exiled artist is against fundamentalist ruling of Iran.He comes from a country that taken hostage by reactionary and terrorist mullahsHe could not live in Iran for a different opinion and libertyHe was not allowed to publish their books freely in IranIran's freedom for this progressive intellectual is equal to his lifeWe publish some of his books for world-wide acquaintanceYour welcome to these books will spread freedom in Iranعلیرضا خالوکاکایی با تخلص (ع. طارق) شاعر، ترانه‌ سرا و نویسنده‌ی آزادی خواه و آوانگارد ایرانی است. او زندگی و قلمش را صرف مبارزه با دولت فناتیستی ایران کرده است. ما جمعی از ادب دوستان، تصمیم گرفتیم ـ بخشی از آثار او را که در اینترنت موجود است ـ بدون دخل و تصرف و با رعایت قوانین کپی رایت، باز نشر و منعکس کنیم. امیدواریم بتوانیم آثار سایرین هنرمندان مردمی و در تبعید را نیز در آینده در نوبت انتشار قرار دهیم.این هنرمند ایرانی مخالف با بنیادگرایی مذهبی، بر اساس خاطراتی که در کتاب «من و برف‌های سهیل» نوشته، در سال ۱۳۴۱ در یک خانواده‌ی فقیر در شهر سنقر کلیایی به دنیا آمد. به نقاشی و کتاب علاقه وافر داشت. در ۱۴سالگی یک مجموعه قصه برای کودکان نوشت. در ۱۵سالگی با خواندن کتاب‌های دکتر علی شریعتی، صمد بهرنگی و دفاعیه‌های مهدی رضایی به دنیای مبارزه و سیاست قدم گذاشت و همراه با جوانان آزادیخواه و انقلابی شهر به فعالیت زیرزمینی روی آورد. با شروع تظاهرات دانش‌آموزی علیه شاه در سال ۱۳۵۷ به آن پیوست و در سرنگونی دیکتاتوری نقش فعال داشت. با تأسیس جنبش ملی مجاهدین به عضویت در آن درآمد. در سال ۱۳۶۰ با تأثیرپذیری از جان باختن تعدادی از دوستانش به سرودن شعر متمایل شد. به دلیل مخالفت با دیکتاتوری ولایت فقیه و استبداد جدید در زیر پرده‌ی دین زندگی مخفی اختیار کرد. در سال ۱۳۶۵ از طریق غیرقانونی از ایران خارج شد و به مقاومت سازمان یافته علیه دیکتاتوری پیوست.او در باره‌ی زندگی مخفی خود در مقدمه‌ی کتاب سکوت آبی ماه، دومین مجموعه شعر خود، این‌چنین نوشته است:«آن سال به دلیل فشارهای عظیم روحی، تنهایی در پشت درهای بسته و پنجره‌های تاریک، در به دری و آوارگی و تحت تعقیب بودن به وسیله‌ی پاسداران، و زیستن ۲۴ساعته در وضعیت آماده‌باش، تازه به شعر روآورده بودم و داشتم در کنار فعالیت‌های سیاسی، آن را تجربه می‌کردم. البته آشنایی‌ام با ادبیات و نیز داستان‌نویسی به ۱۴سالگی‌ام برمی‌گردد؛ یعنی ۵سال زودتر از خطرکردن ناشیانه در وادی شعر. شعر را نه برای شاعر شدن و بودن یا چاپ کتاب، که سنگ صبوری می‌دیدم که می‌توان دل‌زمزمه‌های مکنون را با آن در میان نهاد.روزهای سیاهی که بر روشنفکران و آزادیخواهان ایران در حکومت ولایت فقیه گذشته و می‌گذرد، قابل بازگفتن نیست.اگر روزی سلطان محمود غزنوی در پاسخ به خلیفه‌ی عصر خویش می‌گفت: «من از بهر عباسیان انگشت در کرده‌ام در همه‌ی جهان و قرمطی می‌جویم و آنچه یافته آید و درست گردد بردار می‌کشند...» روح الله الموسوی الخمینی، خود خلیفه بود و امرش مطاع، او آزادیخواهان و دگراندیشان عصر خود را «منافق»، «مرتد»، «مهدورالدم»، «محارب»، «یاغی» و «باغی» خوانده و فتوای او برای کشتار زندانیان سیاسی در تابستان۶۷ این بود:«رحم بر محاربين ساده‏ انديشی است، قاطعيت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول ترديدناپذير نظام اسلامی است، اميدوارم با خشم و كينه‌ی انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضايت خداوندمتعال را جلب نمائيد، آقايانی كه تشخيص موضوع به عهده‌ی آنان است وسوسه و شك و ترديدنكنند و سعی كنند [اشداء علی الكفار] باشند.»به پای دارندگان چوبه‌های دار و جلادانش که گویی این میزان از درنده‌خویی را ظرفیت نداشتند، با دست‌های مرتعش، از طریق احمد خمینی رقعه‌یی نوشته و شک خود نسبت به شامل بودن حکم در مورد همه‌ی زندانیان را، در سوالی ضمیمه‌ی این حکم کردند. پاسخ‌ آنها به سرعت داده شد:«هر كس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حكمش اعدام است، سريعا دشمنان اسلام را نابود كنيد، در مورد رسيدگی به وضع پرونده‏‌ها در هر صورت كه حكم سريع‌تر انجام گردد همان مورد نظر است.»آری، من در چنین شرایطی با شعر محرم شدم و به آن رو کردم. پیشاپیش بگویم که این قفس‌های رنگین از کلمات، به لحاظ هنری فاقد ارزش هستند. آنچه آنها را در حال حاضر از پاکسازی و به دور ریخته شدن، مانع می‌شود، خاطرات و خطرات و پاره‌های عزیزی از عمر هستند که نمی‌توان کتمان‌شان کرد. مطمئن هستم و ایمان دارم روزی خواهد رسید که نسل‌های پس از ما، آزادی را تنفس خواهند کرد و آزادی را خواهند اندیشید، در آزادی از آزادی خواهند نوشت؛ این سیاه‌مشق‌ها برای آنان است.علیرضا خالوکاکایی (ع. طارق) با اینکه به‌طور حرفه‌ای به مبارزه با دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران اشتغال داشته اما آثار متعددی در زمینه‌ی شعر و نثر دارد. او از شاعران و نویسندگانی است که پیوسته به نوگرایی باور داشته و هیچگاه در یک سبک درجا نزده است. علاوه بر شعر، داستان کوتاه و رمان، در زمینة وزن شعر و اسلوب نویسندگی تجارب خود را ارائه کرده است. برخی نوشته‌های موجز او تم عرفانی ـ فلسفی دارد. نمونه‌هایی از آن را در کتاب‌های دل‌گریه‌های قلم، درنگ‌پاره‌ها و مکث در پرانتز آبی می‌توان یافت. او و دیگر شاعران و نویسندگان آزادیخواه و در تبعید، خود را شاعران مقاومت ایران می‌خوانندع. طارق، شعر مقاومت را در یکی از مقاله‌های خود این‌گونه تعریف می‌کند«حین نبرد انقلابی‌ ، پیوسته عواطفی به منصه‌ی ظهور می‌رسند که فرصت پرداختن به آنها نیست؛ از دعای بدرقه‌ی مادری گرفته‌ ، تا سفره‌یی نان و پنیر که یک روستایی برای چریک زخمی فراهم می‌آورد، تا کبوتری که بر لبه‌ی بام یک خانه‌ی تیمی قبل از تسخیر‌، آرامش ابریشمی خود را جار می‌زند و تا دانه‌یی که دستی برای گنجشکان می‌پاشد؛ قبل از اینکه گلوله‌یی قلب او را از هم بپاشاند.لحظاتی هستند؛ لحظاتی نادر و معصوم؛ لحظاتی که چشمان خونی جلاد و نگاه‌های چوبی نامحرم‌، آن را نمی‌بینند؛ لحظاتی که در رژه‌ی زنجیرها و تازیانه‌ها گم می‌شوند. شعر مقاومت، این لحظات را از زیر غبار فراموشی نجات می‌دهد و آنها را از خلوت خاطرات آفرینندگان و ناظران آنها بیرون می‌کشد و با قلم بر انگاره‌ی سپید کاغذ می‌سپارد تا وجدانهای حساس انسانی‌، آن را در حال و آینده دریابند.شعر مقاومت ـ با این تعریف ـ بیان لحظات و صداهای گذرا و فراموش شده است. سوژه‌های شعر مقاومت، بسیار متنوع و پردامنه‌اند و عواطف ناب و گسترده‌یی را در برمی‌گیرند؛ سوژه‌ها و عواطفی که شاعر مقاومت، یا عاجز از بیان تمامی آنهاست‌، یا فرصت تصویر آنها را ندارد زیرا خود در متن آتش است و جزیی از جریان متلاطم مبارزه.آری، شاعر مقاومت‌، در گرماگرم نبرد سهمگین سرنوشت‌، مجال روی کاغذ آوردن ندارد او تنها به ثبت حادثه‌یی در عاطفه‌ی خود بسنده می‌کند و با قطره اشکی تأثر خود را بروز می‌دهد تا پیش‌آیی دقیقه‌یی چند برای ثبت و تصویر؛ که ممکن است هیچ‌گاه پیش نیاید.»کتابهای زیر تاکنون از علیرضا خالوکاکایی تاکنون در فضای مجازی به انتشار رسیده است:شعر:دیدم خدا می‌گریست ۹۶ ـ ۱۳۹۳فرصت آبی شعر ۹۶ ـ ۱۳۹۳آخرین حرف خزان ۱۳۶۰آبی‌ترین و سفر ۱۳۷۳آواز ماهیان ۱۳۶۸باریدن از ناگهانتبعید به شعرهای خیس ۶۶ ـ ۱۳۶۵تپش در میان دو مرگ ۷۶ـ ۱۳۷۳تکرار تا زیبایی ۶۹ ـ ۱۳۶۸چامه‌های فصل خاکستر ۶۵ ـ ۱۳۶۰در تبعید خاک ۱۳۸۰سایه‌ها و باد ۷۹ ـ ۱۳۶۷سکوت آبی ماه ۱۳۶۰گفتیم نه و ایستادیم ۸۰ ـ ۱۳۷۹رمان:آنان که با منند بیایند ـ جلد۱ ۱۳۹۷ـ ۱۳۸۶آنان که با منند بیایند ـ جلد۲آنان که با منند بیایند ـ جلد۳آنان که با منند بیایند ـ جلد۴داستان کوتاه:بهار از دیوارها گذشته بود ۱۳۶۷برف‌ها و سکوت ۱۳۶۴مقاله و جستار:بالهای بی قافیه ۱۳۹۳مترسک و پرنده‌ی نخستین خطر ۱۳۹۷جوانه‌های آبی چخماق ۱۳۹۷چکه‌های ترد عقیق ۹۸ـ ۱۳۹۷قیام تا آزادی ۱۳۹۶میان من و نگاه ۱۳۸۴تحقیق:جادوی نوشتن (یادداشت‌هایی در باره‌ی نویسندگی) ۱۳۸۳نبض احساس (آشنایی با وزن یا ریتم در شعر کلاسیک، نیمایی و شعر سپید) ۱۳۸۳مافیای بیت خامنه‌ای و اهمیت تحریم آن ۱۳۹۸فلسفی ـ عرفانی:دل‌گریه‌های قلم ۱۳۸۸درنگ‌پاره‌ها ۱۳۸۹مکث در پرانتز آبیخاطره و اتوبیوگرافی:من و برف‌های سهیل ۱۳۸۳نمایشنامه:سفر تا اعماق آینه ۱۳۸۳

Read more from علیرضا خالو کاکایی

Related to چکه‌های ترد عقیق

Related ebooks

Politics For You

View More

Related articles

Reviews for چکه‌های ترد عقیق

Rating: 0 out of 5 stars
0 ratings

0 ratings0 reviews

What did you think?

Tap to rate

Review must be at least 10 words

    Book preview

    چکه‌های ترد عقیق - علیرضا خالو کاکایی

    چکه‌های ترد عقیق

    مقاله، دل‌نوشته و جستار

    علیرضا خالوکاکایی (ع. طارق)

    نگارش: ۱۳۹۷؛ همراه با دو دل‌نوشته از سال ۱۳۹۸

    ISBN: 9781370211500

    Title: Crips drips of agate

    Author: Ali reza khalo kakaee

    Publisher: Smashwords, Inc

    کتاب «چکه‌های ترد عقیق» با ۱۵ مقاله، دل‌نوشته و جستار، گزیده‌ای از نوشته‌های پراکنده‌ی علیرضا خالوکاکایی (ع. طارق) در فضای مجازی است. مضمون آنها پرداختن به سرگذشت قهرمانانی است که طی سالیان ایستادگی در برابر فاشیسم دینی حاکم بر میهنمان، همه چیز خود را نثار کرده‌اند تا مردم ایران همه چیز را به‌دست آورند. آنان همان «در برابر تندرایستادگان»ی هستند که با خاکستر کردن خود، خانه را روشن کرده‌اند. از این رو اگر چه مرده‌اند اما زندگان‌اند؛ عاشق‌ترین مردگان این فصل و به تعبیر دیگر زنده‌ترین زندگان.

    آنان به تعبیر سهراب «رو به آن وسعت بی‌واژه پركشیده‌اند؛ كه همواره به نام‌شان می‌خواند». رفته‌اند تا «با دستان‌شان هوای صاف سخاوت را ورق بزنند و مهربانی را به سمت ما بكوچانند». رفته‌اند تا بیایند و با خود سپیده‌دمان مجروح خلقی را به ارمغان بیاورند. آنان وقتی بیایند نام کوچه‌ها و خیابان‌ها را عوض خواهند کرد. «ممنوع‌ها و سیم‌های خاردار را برخواهند داشت»، «تیرک‌ها، تازیانه‌ها و خشونت‌ها را به فراموشی تاریخ خواهند سپرد»، و لطافت زیبای پرندگان را در کرانه‌های آبی ـ آزاد ایران تکثیر خواهند کرد.

    این کتاب البته به ارزش‌هایی نیز می‌پردازد که این قهرمانان خالق آن بوده‌ یا از آن الهام گرفته‌اند.

    دو دل‌نوشته در پاشنه‌ی کتاب، با درونمایه‌یی دیگر و از پنجره‌یی متفاوت در نهایت به همین مضمون می‌پردازند.

    امید است به اندازه‌ی درنگ قطره اشکی در گوشه‌ی چشم یا لبخندی کوچک مورد استقبال قرار گیرد.

    فهرست

    به یاد مادر بهکیش؛ دادخواه ۶ شقایق سرخ

    سرداری که نامش را قله‌ها به خاطر دارند

    ما جان خود را بر سر ایمان گذاشته‌ایم

    مادر آراسته قلی‌وند، زنی از سلاله‌ی گل سرخ

    دانیل میتران نمی‌میرد؛ زیرا مقاومت ادامه دارد

    در او وقار به تماشای امید می‌نشیند

    بچه‌ها مقاومت کنید. پیروزی از آن ما و مردم است

    نگذاریم شهر خاموش بماند

    فدا، کلید واژه‌ی بقا در حماسه‌ی ۱۹بهمن۶۰

    روزی که خلق، تمام قامت به میدان رفت

    زنی از جنس لبخند گل سرخ

    تندبادهای وطن مرگت را سر باز می‌زنند

    مادر! من باید بروم

    شیرها نسیم را طلایی می‌کنند

    قتل‌عام ۶۷ فاجعه‌ای فراموش ناشدنی

    به یاد مادر بهکیش؛ دادخواه ۶ شقایق سرخ

    مادر بهکیش این نام زیبا، مهربان و ستودنی را کمتر کسی است که نشناسد. کسانی که حتی یک بار کلید واژه‌هایی مانند «خاوران»، «تابستان ۶۷»کشتار زندانیان سیاسی»، «مادران عزادار» یا «دهه‌ی ۶۰به گوششان خورده باشد، با یک جستجوی ساده به «مادر بهکیش» خواهند رسید. شاید در تصور نگنجد که مادری ۵ فرزند و یک داماد خود را در نبرد با حاکمیت ننگین آخوندی از دست داده و هم‌چنان پایدار مانده باشد.

    نیره جلالی مهاجر (مادر بهکیش)، مادر فدائیان شهید: «محمد بهکیش (شهادت در سال۶۰)، زهرا بهکیش (شهادت در شهریور۶۲) و همسرش سیامک اسدیان (شهادت در مهر۶۰)، محسن بهکیش (شهادت در اردیبهشت ۶۴)، محمود و علی بهکیش (شهادت در شهریور۶۷) است.

    این مادر قهرمان و مقاوم در سرتاسر زندگی‌اش یک آن از دادخواهی خون فرزندانش بازنایستاد. خود در این باره می‌گوید:

    «من بیشتر عمرم را جلوی در زندان‌ها برای گرفتن ملاقات و در گورستان‌ها گذراندم».

    این جمله از او ـ که در مورد دخترش، زهرا گفته ـ نشان‌دهنده‌ی درک بالا و روحیه‌ی مقاوم و سازش‌ناپذیرش در مواجهه با شکنجه‌های روحی از سوی پاسداران و زندانبانان شقی است.

    «حتی قبرش رو هم نشانمون ندادند. همیشه می‌گم آقایون خیلی افتخار نکنید. دختر پیغمبر هم قبرش ناپیداست. بگذار قبر زهرای من هم ناپیدا باشد».

    فکر کردن به رنج‌های توصیف‌ناپذیر این مادر احترام برانگیز، آدمی را از غرور و تواضع می‌آکند. او همراه با دیگر مادران شهیدان، سمبل‌هایی هستند که نگذاشتند خون شهیدان آرام بگیرد و کتمان شود.

    پاراگراف زیر بخشی از دلگویه‌های دردمندانه‌ی مادر بهکیش در جمع مادران عزادار است:

    «صبر و استقامت داشته باشید، بالاخره نتیجه می‌ده. جسد هیچ کدوم از بچه‌هام رو به من ندادند. داغ فرزند خیلی سخته. اونهم نه یکی نه دو تا پنج تا، با دامادم می‌شه شش تا. آنهم چه بچه‌هایی، یکی از یکی نازنین‌تر. من به اسم همشون قسم می‌خورم و امید دارم که روزی دادم را بستانم. محمود و علی رو که کشتن، بعداز سه ماه فقط ساک اون‌ها رو دادند و حتی وصیتنامه‌هایشان را هم ندادند و گفتند: «پاره کرده‌ایم». هر چه فریاد می‌زدم، التماس می‌کردم، بگید کجا خاکشان کرده‌اید؟ نگفتند. مدت‌های طولانی در راه اوین و بهشت زهرا سرگردان بودم. به بهشت زهرا می‌رفتم می‌گفتند: «برید از اوین بپرسید ما نمی‌دانیم«. به اوین می‌رفتم می‌گفتند: «برید از بهشت زهرا بپرسید ما نمی‌دانیم». آخر، یکی از مامورهای بهشت زهرا دلش به حال ما سوخت و آدرس خاوران رو داد که با همسرم به خاوران رفتیم ودیدیم چه فاجعه‌ای اتفاق افتاده. فقط برای همه مادرها آرزوی صبر دارم و امیدوارم خون بچه‌های ما پایمال نشه».

    مادر بهکیش پس از عمری شکیبایی توأم با استقامت و مبارزه، در تاریخ ۱۳دی۱۳۹۴ چشم از جهان ما فروبست تا به جاودانگی بگشاید. او در گورستان بهشت زهرا در کنار محسن بهکیش [تنها فرزندش که محل دفن مشخص دارد] آرام گرفت در حالی که هنوز محل دفن سایر عزیزانش مشخص نشده است.

    پیام تسلیت مریم رجوی به مناسبت درگذشت مادر بهکیش:

    «درگذشت سرکار خانم نیره جلالی مهاجر ـ مادر بهکیش ـ را به خانواده‌ی محترم او، به جامعه‌ی خانواده‌های شهیدان و زندانیان سیاسی، به سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و به مردم تهران تسلیت می‌گویم.

    اکنون، مادران خاوران، زنی پرشور و ناآرام و مردم ایران یکی دیگر از مظاهر پرافتخار زن به پاخاسته ایرانی را از دست دادند.

    او رستگار شد و به پنج فرزند و دامادش که در دهه شصت در رویارویی با رژیم ولایت فقیه به شهادت رسیدند، پیوست. اما دادخواهی و عصیان و اعتراضی که او و دیگر مادران والای ایران‌زمین شعله‌ور کرده‌اند، پابرجاست.»

    ۱۱ دی ۹۷

    سرداری که نامش را قله‌ها به خاطر دارند

    Enjoying the preview?
    Page 1 of 1