سفر تا اعماق آینه
5/5
()
About this ebook
قسمتی از کتاب:
[تقی خانی، دوست مهربان و فكور، رئیس زندان و سربازجوهای قهار زندان ـ كه هر كدام، در صدها شكنجه و اعدام بطور مستقیم دست داشته اند ـ دور میز، روی صندلی لم دادهاند].
نور: بنفش تیره.
موزیك: ندارد.
افكت: صدای زوزهی شلاق و متعاقب آن فریاد درد آلود زندانیان. [این افكت قبل از صحبت بازیگران تا سه بار تكرار می شود].
دوست مهربان: جعبهی شیرینی رو بردم دم خونه ... مادرش با وحشت، در رو وا كرد [صدایش را نازك می كند و ادای پیرزنی را در می آورد]:
دخترم آزاد شده؟ ... [ قاه قاه میخند]
گفتم: این شیرینی مراسمشه ... [ادامهی خنده] میبخشید دامادتون بعد ازمراسم، شما رو با خبر میكنه....
فكور: [با علاقه جلو می آید] خوب ... خوب ... بعدش چی؟!
دوست مهربان : بیچاره! داشت باورش میشد. وقتی گفتم پیراهن خونی شو براتون پست كردیم، توی راهه، یه هو چشماش سیاهی رفت و تالاپ، از پشت افتاد، بعد سرش محكم خورد، به موزائیك.
تقی خانی: [كه تا این موقع دستش را زیر چانه زده و بیاعتنا گوش میدهد به صدا در می آید]:
بی عرضه! پول گلوله ها؟ ... پول گلولهها چی شد؟ چرا پول گلولهها رو نگرفتی ؟! ... هر فشنگ دست كم هفتصد تومن.
دوست مهربان: همسایهها ریختن، داشت آبروریزی می شد [با لحن لمپنمآب ادامه می دهد] داداشت رو كه می شناسی خون مون حالیش نیس، ولی خوب، حاج آقا موبدی گفته، جلوی امت حزب الله، باید ظاهر رو حفظ كرد ... آره، واسه این بود ...
تقی خانی: یكی بود اسمشو گذاشته بود مهین؛ كله شقی میكرد، حاج آقا گفت این یكی مال شما. به حرف در آوردنش جایزه داره. امام خودش پشت قضیهس ... تو نمیری نوارِ «خمینی ای امام» رو گذاشتیم [ای فدات بشم امام!] ...و از خود بیخود شدیم ... وقتی چش باز كردیم فقط یه مشت لباس و خون قاطی هم بود، ولی لامصب! با چشاش هم داشت مقاومت می كرد. [بلند میشود و به طرف چنگك می رود]
از چنگك آویزونش كردیم، داداشت خواست یه لطفی بهش بكنه ... خیلی بی حرمتی كرد ... چشت روز بد نبینه! موهاشو دور دستم پیچیدم، اونقدر سرشو به دیوارهای راهرو كوبیدم كه خودم كف كردم ... وقتی برای زدن تیر خلاص میبردنش، فقط یه جنازه بود.
فكور: شبا خوابم نمیبره. خیلی وقته هوس میكنم قبل از خواب، گلوی یكی رو با دندونام بجوم ... شبایی كه بازجویی نیس، میرم به بند یكی رو میارم، مشت و مال می دم تا خوب خسته بشم، از حال برم و خوابم ببره .
دوست مهربان : انگار گوشت و پوست ندارن. بدنشون از سنگ ساخته شده. یكی ۵۰۰ تا كابل خورده بود، هنوز هیچی نمیگفت. من یكی بخورم تمام فامیلامو لو میدم. لو دادن چیه! اگه لازم باشه به امام ...
تقی خانی: [حرف دوست مهربان را قطع می كند، باد به غبغب می اندازد و روی صندلی جابجا می شود] یه شب سرمون خیلی شلوغ بود ۱۵۰ تا رو باید خلاص می كردیم. دستور اومده بود [با اشاره به گردنش] همه از گردن پِخْ بشن .
فكور : بازی قلاب و ماهی؟!
تقی خانی: آره دیگه. تو هم شورشو درآوردی ها! ... مثل اینكه اولین بارته اینجا میای. یا نكنه فكر میكنی فرشتهیی؟!
فكور: می خواستم اذیتت كنم ، به دل نگیر... داشتی میگفتی ...
تقی خانی: [ مقداری جابجا میشود] آره، داشتم میگفتم ... مثل لاشهی قصابی شده انداختیمشون رو هم. دست یكی زیادی اومده بود...
فكور: زیادی اومده بود یعنی چی؟
تقی خانی: یعنی هی از در بیرون می زد. با لگد شیكستمش تا تو ماشین جا بگیره. موقع شكستن صدای داد شنیدم ... یارو انگاری زنده بود .
وقتی راه افتادیم، زینعلی ـ بفهمی، نفهمی ـ ترسیده بود. گفت: «برادر تقی! یكی داره تكون می خوره». گفتم: «اونش با من تو فقط فرمونو بچسب و بگاز!»؛ چاكرت پریدپشت، با چاقوی زینعلی كاری كرد كه یارو دیگه حركت نكنه.
علیرضا خالو کاکایی
Ali reza khalo kakaee is an Iranian poet, songwriter, and Iranian authorThis exiled artist is against fundamentalist ruling of Iran.He comes from a country that taken hostage by reactionary and terrorist mullahsHe could not live in Iran for a different opinion and libertyHe was not allowed to publish their books freely in IranIran's freedom for this progressive intellectual is equal to his lifeWe publish some of his books for world-wide acquaintanceYour welcome to these books will spread freedom in Iranعلیرضا خالوکاکایی با تخلص (ع. طارق) شاعر، ترانه سرا و نویسندهی آزادی خواه و آوانگارد ایرانی است. او زندگی و قلمش را صرف مبارزه با دولت فناتیستی ایران کرده است. ما جمعی از ادب دوستان، تصمیم گرفتیم ـ بخشی از آثار او را که در اینترنت موجود است ـ بدون دخل و تصرف و با رعایت قوانین کپی رایت، باز نشر و منعکس کنیم. امیدواریم بتوانیم آثار سایرین هنرمندان مردمی و در تبعید را نیز در آینده در نوبت انتشار قرار دهیم.این هنرمند ایرانی مخالف با بنیادگرایی مذهبی، بر اساس خاطراتی که در کتاب «من و برفهای سهیل» نوشته، در سال ۱۳۴۱ در یک خانوادهی فقیر در شهر سنقر کلیایی به دنیا آمد. به نقاشی و کتاب علاقه وافر داشت. در ۱۴سالگی یک مجموعه قصه برای کودکان نوشت. در ۱۵سالگی با خواندن کتابهای دکتر علی شریعتی، صمد بهرنگی و دفاعیههای مهدی رضایی به دنیای مبارزه و سیاست قدم گذاشت و همراه با جوانان آزادیخواه و انقلابی شهر به فعالیت زیرزمینی روی آورد. با شروع تظاهرات دانشآموزی علیه شاه در سال ۱۳۵۷ به آن پیوست و در سرنگونی دیکتاتوری نقش فعال داشت. با تأسیس جنبش ملی مجاهدین به عضویت در آن درآمد. در سال ۱۳۶۰ با تأثیرپذیری از جان باختن تعدادی از دوستانش به سرودن شعر متمایل شد. به دلیل مخالفت با دیکتاتوری ولایت فقیه و استبداد جدید در زیر پردهی دین زندگی مخفی اختیار کرد. در سال ۱۳۶۵ از طریق غیرقانونی از ایران خارج شد و به مقاومت سازمان یافته علیه دیکتاتوری پیوست.او در بارهی زندگی مخفی خود در مقدمهی کتاب سکوت آبی ماه، دومین مجموعه شعر خود، اینچنین نوشته است:«آن سال به دلیل فشارهای عظیم روحی، تنهایی در پشت درهای بسته و پنجرههای تاریک، در به دری و آوارگی و تحت تعقیب بودن به وسیلهی پاسداران، و زیستن ۲۴ساعته در وضعیت آمادهباش، تازه به شعر روآورده بودم و داشتم در کنار فعالیتهای سیاسی، آن را تجربه میکردم. البته آشناییام با ادبیات و نیز داستاننویسی به ۱۴سالگیام برمیگردد؛ یعنی ۵سال زودتر از خطرکردن ناشیانه در وادی شعر. شعر را نه برای شاعر شدن و بودن یا چاپ کتاب، که سنگ صبوری میدیدم که میتوان دلزمزمههای مکنون را با آن در میان نهاد.روزهای سیاهی که بر روشنفکران و آزادیخواهان ایران در حکومت ولایت فقیه گذشته و میگذرد، قابل بازگفتن نیست.اگر روزی سلطان محمود غزنوی در پاسخ به خلیفهی عصر خویش میگفت: «من از بهر عباسیان انگشت در کردهام در همهی جهان و قرمطی میجویم و آنچه یافته آید و درست گردد بردار میکشند...» روح الله الموسوی الخمینی، خود خلیفه بود و امرش مطاع، او آزادیخواهان و دگراندیشان عصر خود را «منافق»، «مرتد»، «مهدورالدم»، «محارب»، «یاغی» و «باغی» خوانده و فتوای او برای کشتار زندانیان سیاسی در تابستان۶۷ این بود:«رحم بر محاربين ساده انديشی است، قاطعيت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول ترديدناپذير نظام اسلامی است، اميدوارم با خشم و كينهی انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضايت خداوندمتعال را جلب نمائيد، آقايانی كه تشخيص موضوع به عهدهی آنان است وسوسه و شك و ترديدنكنند و سعی كنند [اشداء علی الكفار] باشند.»به پای دارندگان چوبههای دار و جلادانش که گویی این میزان از درندهخویی را ظرفیت نداشتند، با دستهای مرتعش، از طریق احمد خمینی رقعهیی نوشته و شک خود نسبت به شامل بودن حکم در مورد همهی زندانیان را، در سوالی ضمیمهی این حکم کردند. پاسخ آنها به سرعت داده شد:«هر كس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حكمش اعدام است، سريعا دشمنان اسلام را نابود كنيد، در مورد رسيدگی به وضع پروندهها در هر صورت كه حكم سريعتر انجام گردد همان مورد نظر است.»آری، من در چنین شرایطی با شعر محرم شدم و به آن رو کردم. پیشاپیش بگویم که این قفسهای رنگین از کلمات، به لحاظ هنری فاقد ارزش هستند. آنچه آنها را در حال حاضر از پاکسازی و به دور ریخته شدن، مانع میشود، خاطرات و خطرات و پارههای عزیزی از عمر هستند که نمیتوان کتمانشان کرد. مطمئن هستم و ایمان دارم روزی خواهد رسید که نسلهای پس از ما، آزادی را تنفس خواهند کرد و آزادی را خواهند اندیشید، در آزادی از آزادی خواهند نوشت؛ این سیاهمشقها برای آنان است.علیرضا خالوکاکایی (ع. طارق) با اینکه بهطور حرفهای به مبارزه با دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران اشتغال داشته اما آثار متعددی در زمینهی شعر و نثر دارد. او از شاعران و نویسندگانی است که پیوسته به نوگرایی باور داشته و هیچگاه در یک سبک درجا نزده است. علاوه بر شعر، داستان کوتاه و رمان، در زمینة وزن شعر و اسلوب نویسندگی تجارب خود را ارائه کرده است. برخی نوشتههای موجز او تم عرفانی ـ فلسفی دارد. نمونههایی از آن را در کتابهای دلگریههای قلم، درنگپارهها و مکث در پرانتز آبی میتوان یافت. او و دیگر شاعران و نویسندگان آزادیخواه و در تبعید، خود را شاعران مقاومت ایران میخوانندع. طارق، شعر مقاومت را در یکی از مقالههای خود اینگونه تعریف میکند«حین نبرد انقلابی ، پیوسته عواطفی به منصهی ظهور میرسند که فرصت پرداختن به آنها نیست؛ از دعای بدرقهی مادری گرفته ، تا سفرهیی نان و پنیر که یک روستایی برای چریک زخمی فراهم میآورد، تا کبوتری که بر لبهی بام یک خانهی تیمی قبل از تسخیر، آرامش ابریشمی خود را جار میزند و تا دانهیی که دستی برای گنجشکان میپاشد؛ قبل از اینکه گلولهیی قلب او را از هم بپاشاند.لحظاتی هستند؛ لحظاتی نادر و معصوم؛ لحظاتی که چشمان خونی جلاد و نگاههای چوبی نامحرم، آن را نمیبینند؛ لحظاتی که در رژهی زنجیرها و تازیانهها گم میشوند. شعر مقاومت، این لحظات را از زیر غبار فراموشی نجات میدهد و آنها را از خلوت خاطرات آفرینندگان و ناظران آنها بیرون میکشد و با قلم بر انگارهی سپید کاغذ میسپارد تا وجدانهای حساس انسانی، آن را در حال و آینده دریابند.شعر مقاومت ـ با این تعریف ـ بیان لحظات و صداهای گذرا و فراموش شده است. سوژههای شعر مقاومت، بسیار متنوع و پردامنهاند و عواطف ناب و گستردهیی را در برمیگیرند؛ سوژهها و عواطفی که شاعر مقاومت، یا عاجز از بیان تمامی آنهاست، یا فرصت تصویر آنها را ندارد زیرا خود در متن آتش است و جزیی از جریان متلاطم مبارزه.آری، شاعر مقاومت، در گرماگرم نبرد سهمگین سرنوشت، مجال روی کاغذ آوردن ندارد او تنها به ثبت حادثهیی در عاطفهی خود بسنده میکند و با قطره اشکی تأثر خود را بروز میدهد تا پیشآیی دقیقهیی چند برای ثبت و تصویر؛ که ممکن است هیچگاه پیش نیاید.»کتابهای زیر تاکنون از علیرضا خالوکاکایی تاکنون در فضای مجازی به انتشار رسیده است:شعر:دیدم خدا میگریست ۹۶ ـ ۱۳۹۳فرصت آبی شعر ۹۶ ـ ۱۳۹۳آخرین حرف خزان ۱۳۶۰آبیترین و سفر ۱۳۷۳آواز ماهیان ۱۳۶۸باریدن از ناگهانتبعید به شعرهای خیس ۶۶ ـ ۱۳۶۵تپش در میان دو مرگ ۷۶ـ ۱۳۷۳تکرار تا زیبایی ۶۹ ـ ۱۳۶۸چامههای فصل خاکستر ۶۵ ـ ۱۳۶۰در تبعید خاک ۱۳۸۰سایهها و باد ۷۹ ـ ۱۳۶۷سکوت آبی ماه ۱۳۶۰گفتیم نه و ایستادیم ۸۰ ـ ۱۳۷۹رمان:آنان که با منند بیایند ـ جلد۱ ۱۳۹۷ـ ۱۳۸۶آنان که با منند بیایند ـ جلد۲آنان که با منند بیایند ـ جلد۳آنان که با منند بیایند ـ جلد۴داستان کوتاه:بهار از دیوارها گذشته بود ۱۳۶۷برفها و سکوت ۱۳۶۴مقاله و جستار:بالهای بی قافیه ۱۳۹۳مترسک و پرندهی نخستین خطر ۱۳۹۷جوانههای آبی چخماق ۱۳۹۷چکههای ترد عقیق ۹۸ـ ۱۳۹۷قیام تا آزادی ۱۳۹۶میان من و نگاه ۱۳۸۴تحقیق:جادوی نوشتن (یادداشتهایی در بارهی نویسندگی) ۱۳۸۳نبض احساس (آشنایی با وزن یا ریتم در شعر کلاسیک، نیمایی و شعر سپید) ۱۳۸۳مافیای بیت خامنهای و اهمیت تحریم آن ۱۳۹۸فلسفی ـ عرفانی:دلگریههای قلم ۱۳۸۸درنگپارهها ۱۳۸۹مکث در پرانتز آبیخاطره و اتوبیوگرافی:من و برفهای سهیل ۱۳۸۳نمایشنامه:سفر تا اعماق آینه ۱۳۸۳
Read more from علیرضا خالو کاکایی
سایه ها و باد Rating: 4 out of 5 stars4/5آخرین حرف خزان Rating: 3 out of 5 stars3/5دیدم خدا می گریست Rating: 5 out of 5 stars5/5فرصت آبی شعر Rating: 5 out of 5 stars5/5میان من و نگاه Rating: 5 out of 5 stars5/5چکههای ترد عقیق Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsچامه های فصل خاکستر Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsUkraine, the Struggle for Freedom Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsآنان که با منند بیایند ـ جلد ۳ Rating: 5 out of 5 stars5/5آبی ترین و سفر Rating: 0 out of 5 stars0 ratings
Related to سفر تا اعماق آینه
Related ebooks
Two Languages Books - Hansel & Gretel (Translated): English / Turkish - İngilizce / Türkçe Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsAre You Turning Into Your Dad? Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsBulgarian Alphabet and Numbers (Learn Bulgarian Quickly 1) Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsDişlerimi Fırçalamayı Seviyorum I Love to Brush My Teeth: Turkish English Bilingual Collection Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsچکههای ترد عقیق Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsThe Dirty Crime: Dirty, Greedy, Bombay, #1 Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsCorpses And Pictures Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsThe Kosovo War. Tito's Lost Children: A Tale of the Yugoslav Wars: Tito's Lost Children, #0 Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsShadows of the Ancestors: A Play in Three Acts Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsThe Terrorist Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsALEXITHYMIA - The Curse of Transcendence Rating: 0 out of 5 stars0 ratings65 Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsShadow: The Grey Line Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsJalal: A Story of the Iranian Revolution Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsThe Picture of Death and Other Stories: The Magicians Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsBetrayal of Fate Secrets Reveal: Betrayal of Fate, #1 Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsHannah Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsThe Player Must Die Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsThe Tessen Samurai Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsUndead: Undead, #1 Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsChaotic Conceited God: Volume 8 Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsRemains Of A Body Rating: 5 out of 5 stars5/5The Three Sisters by Anton Chekhov (Illustrated) Rating: 5 out of 5 stars5/5Love Between Two Worlds Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsTransformer Rampage Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsStories of the Scholar Mohammad Amin Sheikho - Part Four: His Life, His Deeds, His Way to Al'lah Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsGoin’ to Hell: Fresh Kills Volume One Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsUrban Legend Detectives Case 5: Seven Wonders At School Vol.3 Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsShort Stories About Isolation and Loneliness: In a crowded world we can still be alone and ignored Rating: 0 out of 5 stars0 ratingsTijori Ka Rahasya: Jasusi Dunia Series Rating: 5 out of 5 stars5/5
Performing Arts For You
The Whale / A Bright New Boise Rating: 4 out of 5 stars4/5The Best Women's Monologues from New Plays, 2020 Rating: 5 out of 5 stars5/5Mash: A Novel About Three Army Doctors Rating: 4 out of 5 stars4/5Romeo and Juliet Rating: 4 out of 5 stars4/5Storyworthy: Engage, Teach, Persuade, and Change Your Life through the Power of Storytelling Rating: 5 out of 5 stars5/5The Quite Nice and Fairly Accurate Good Omens Script Book: The Script Book Rating: 5 out of 5 stars5/5Becoming Free Indeed: My Story of Disentangling Faith from Fear Rating: 5 out of 5 stars5/5Lucky Dog Lessons: From Renowned Expert Dog Trainer and Host of Lucky Dog: Reunions Rating: 4 out of 5 stars4/5Hamlet Rating: 4 out of 5 stars4/5The Science of Storytelling: Why Stories Make Us Human and How to Tell Them Better Rating: 5 out of 5 stars5/5The Fifth Mountain: A Novel Rating: 4 out of 5 stars4/5The Diamond Eye: A Novel Rating: 4 out of 5 stars4/5Hollywood's Dark History: Silver Screen Scandals Rating: 4 out of 5 stars4/5The Trial Rating: 4 out of 5 stars4/5Angels in America: A Gay Fantasia on National Themes: Revised and Complete Edition Rating: 4 out of 5 stars4/5Yes Please Rating: 4 out of 5 stars4/5Othello Rating: 4 out of 5 stars4/5Is This Anything? Rating: 4 out of 5 stars4/5The World Turned Upside Down: Finding the Gospel in Stranger Things Rating: 4 out of 5 stars4/5A Strange Loop Rating: 4 out of 5 stars4/5Our Town: A Play in Three Acts Rating: 4 out of 5 stars4/5For colored girls who have considered suicide/When the rainbow is enuf Rating: 4 out of 5 stars4/5A Woman Is No Man: A Read with Jenna Pick Rating: 4 out of 5 stars4/5Coreyography: A Memoir Rating: 4 out of 5 stars4/5Robin Rating: 4 out of 5 stars4/5A Midsummer Night's Dream, with line numbers Rating: 4 out of 5 stars4/5The Count Of Monte Cristo (Unabridged) Rating: 4 out of 5 stars4/5
Reviews for سفر تا اعماق آینه
1 rating0 reviews
Book preview
سفر تا اعماق آینه - علیرضا خالو کاکایی
سفر تا اعماق آینه
عليرضا خالوكاكايي ـ (ع. طارق)
تاریخ نگارش: شهريور ۱۳۸۳
Title: Travel to depth of mirror
ISBN: 9780463079515
Author: Ali reza khalo kakaee
Publisher: Smashwords, Inc
این نمایشنامه با هدف به تصویر کشیدن اندکی از بسیار جنایتهای انجام شده در زندانهای جمهوری اسلامی نوشته شده است؛ رخدادهای هولناک ، با زندانیان زیر شکنجه کشته شده و اعدامی به خاک سپرده شده اند. آنچه گفته و نوشته شده، از آنچه که باید گفته و نوشته شود، بسا بسا بسا کم و کمتر است.
بازیگران
علی: پاسداری كه با دیدن گوشهیی از جنایتهای رژیم در زندان منقلب می شود، و به فرار چند زندانی در آستانهی اعدام یاری می رساند.
آخوند موبدی: حاكم شرع، گندمگون، چاق با شكم بر آمده، ریش توپی، دارای عمامهی سیاه، قبای خاكستری و عبای مشكی.
تقی خانی: رئیس زندان.
دوست مهربان: شكنجه گر.
فكور: شكنجه گر.
زهرا خانوم: مادر علی، با شغل خانه دار.
استاد حسین: پدر علی، با شغل منبت كار.
محسن: برادر بزرگ علی، با شغل دكتر عمومی، دارای مطب.
حسن: برادر كوچكتر علی، دانشجوی دانشكدهی هنرهای زیبا.
دکور
پردههای این نمایشنامه در یكی از اطاقهای شكنجهی زندان به نمایش در می آید. اطاقی با دیوارهای قطور و سیاه. دارای یك پنجرهی كوچك با میله های ضخیم؛ با عكسی نسبتا بزرگ از خمینی در بالای پنجره.
روی دیوار لكهها و شتكهای خون دیده می شود. كسی تلاش كرده با خون انگشتانش، روی دیوار بنویسد: «آزادی». اما موفق نشده بیش از دو حرف آن را بنگارد .
كف اطاق تخت مخصوص شكنجه قرار دارد، با دستبند و پا بندهای فلزی ـ كه روی آن جوش شده اندـ قرینهی این تحت، یك میز كلفت چوبی با چند صندلی دیده می شود. روی میز انواع كابل، با ابزار آلات دیگری مانند قیچی، دشنهی سركج. اطو برقی چیده شده است.
در گوشهی چپ اطاق وسیله یی مانند اجاق برقی وجود دارد. یك چنگك قصابی ویك طناب دار؛ با حلقهی آماده، از سقف آویزان است.
لباس
لباس علی درصحنهی سوم، لباس پاسداری، و از صحنهی چهارم به بعد، با لباس سادهی سفید و اسپورت.
لباس موبدی پوشش مرسوم آخوندی.
لباس شكنجهگران تماما دراز و مشکی میباشد.
مادر علی در لباس زن خانه دار، محسن در لباس دكتری با گوشی و حسن با لباس معمول دانشجویی می باشند.
نور، افكت و موزیك
متناسب با صحنه.
صحنهی اول
[تقی خانی، دوست مهربان و فكور، رئیس زندان و سربازجوهای قهار زندان ـ كه هر كدام، در صدها شكنجه و اعدام بطور مستقیم دست داشته اند ـ دور میز، روی صندلی لم دادهاند].
نور: بنفش تیره.
موزیك: ندارد.
افكت: صدای زوزهی شلاق و متعاقب آن فریاد درد آلود زندانیان. [این افكت قبل از صحبت بازیگران تا سه بار تكرار می شود].
دوست مهربان: جعبهی شیرینی رو بردم دم خونه ... مادرش با وحشت، در رو وا كرد [صدایش را نازك می كند و ادای پیرزنی را در می آورد]:
دخترم آزاد شده؟