Discover millions of ebooks, audiobooks, and so much more with a free trial

Only $11.99/month after trial. Cancel anytime.

عجایب تاریخی افغانستان
عجایب تاریخی افغانستان
عجایب تاریخی افغانستان
Ebook286 pages4 hours

عجایب تاریخی افغانستان

Rating: 4 out of 5 stars

4/5

()

Read preview

About this ebook

کتاب عجایب تاریخی افغانستان در حقیقت معرفی برخی مناطق باستانی، آثار وابنیه تاریخی وجاذبه های توریستی ومناظر طبیعی کشور عزیز ما افغانستان می¬باشد. نویسنده این اثر توانسته پرده از روی برخی حقایق تاریخی افغانستان برداشته وبخشی از آثار گرانبهای متعلق به تاریخ وفرهنگ افغانستان را به معرفی بگیرد.
Languageفارسی
PublisherBookBaby
Release dateJun 1, 2014
ISBN9789936802025
عجایب تاریخی افغانستان

Related to عجایب تاریخی افغانستان

Related ebooks

Related categories

Reviews for عجایب تاریخی افغانستان

Rating: 3.875 out of 5 stars
4/5

8 ratings0 reviews

What did you think?

Tap to rate

Review must be at least 10 words

    Book preview

    عجایب تاریخی افغانستان - جاناتان لی

    باستانی

    طلا تپه

    گنجینه یی که هرگز نباید پیدا می شد

    کشف قبرهای سلطنتی در طلا تپه نزدیک شبرغان یکی از بزرگترین کشفیات باستان شناسی در تاریخ افغانستان بشمار می-رود، طوریکه این کشف جهان را شگفت زده کرده است. اما در اثر یک طرح انکشافی بزرگ و همچنان بخاطر اینکه باستان شناسان در ابتدا فکر نمی کردند که این ساحه اهمیت خاص داشته باشد، بسیار نزدیک بود که این گنج از بین برود.

    وقتی باستان شناسان روس حفریات خود را در سال 1969 میلادی آغاز کردند، مهمترین مکان مورد علاقۀ آنها یک ارگ مدور و بزرگ نزدیک یمشی تپه بود. همچون تپه های خاکی اطراف، طلا تپه هم فقط به حیث یک تپۀ خاکی سروی شده بود. اما با کشف آثار سفالی مربوط به عصر برنز (هزارۀ دوم قبل از میلاد) علاقۀ باستان شناسان به این تپه زیاد شد، چون این نوع سفالها قبلاً در جنوب آمو دریا کشف نشده بودند. باستان شناسان یک معبر کوچک آزمایشی حفر کردند که باعث کشف سفالهای بیشتر از همان نوع شد، بناءً آنها نتیجه گرفتند که این سفالها مربوط به خانه های مردم محلی بوده است. این کشف بسیار مهم بود، زیرا طلا تپه یکی از اولین ساحات در افغانستان بود که متعلق به تمدن آکسوس شناخته می شد. با اینکه افراد محلی این تپه خاکی را طلا تپه نامیدند، اما تا آن زمان کدام نشانی از اشیای ساخته شده از طلا در آنجا یافت نشده بود.

    یک سال بعد، کار ساخت و ساز سرک جدید و پخته میان شبرغان و آقچه شروع شد. انجینران سرکسازی خاک طلا تپه و تپه-های خاکی اطراف آن را به حیث خاک مناسب برای خاک ریزی تشخیص دادند و در جریان خاکبرداری، بولدوزرها یک تعداد ساحات باستانی سروی نشده را تخریب کردند. اما باستان شناسان مصمم بودند تا طلا تپه را حفظ کنند، به همین خاطر دولت را ترغیب نمودند تا تخریب این ساحۀ باستانی را متوقف کند. بعد از هفته ها مذاکرۀ شدید، سرانجام دولت با خواستۀ باستان شناسان مبنی بر توقف خاکبرداری در طلا تپه موافقه نمود و در نتیجه این ساحۀ باستانی از خطر تخریب شدن نجات یافت. بعدها باستان شناسان فهمیدند قبل از اینکه کار خاکبرداری و کندن زمین توسط بولدوزرها متوقف شود، بولدوزرها تنها چند متر با مشهور ترین گنجینۀ افغانستان در زیر زمین فاصله داشتند.

    با اینکه حفریات در طلا تپه تا سال 1977 میلادی از سرگرفته نشد، ولی در جریان این زمان باستان شناسان کار حفاری را در معبد آتش پرستی بزرگ و قصر ادامه دادند. در پایان فصل، زمانی که دولت اصرار داشت تا یک ساختمان مذهبی را قبل از آغاز مجدد حفریات در طلا تپه بازسازی کند، مشکلات باستان شناسان بیشتر گردید. بعد در بهار سال 1978 میلادی پس از رویداد هفت ثور، دولت محمد داود خان سقوط کرد. همزمان با از سرگیری حفریات در خزان سال 1978 میلادی، ناآرامیهای داخلی شدت گرفت و زمان در حال از دست رفتن بود.

    قرار بود حفریات در اخیر ماه نوامبر به پایان رسد، ولی در آغاز همین ماه چند میلۀ آهنی و میخ زنگ زده نمایان گردیدند که گمان می رفت بقایای یک تابوت باشند. بعد در 15 نوامبر سال 1978، یکی از کارگران باستان شناس چندین سکۀ طلا پیدا کرد و خیلی زود ده ها قطعه اجناس طلایی دیگر یافت شدند. دیری نگذشت که قبرهای بیشتری که در آنها مقدار زیادی طلا و جواهر دفن شده بود پیدا شدند. چند روز قبل از اتمام حفاری، قبر هفتم نیز پیدا شد، اما وقتی برای حفاری آن باقی نمانده بود. بناءً باستان شناسان کار حفاری را نیمه تمام رها کرده و این قبر را دوباره با خاک پوشاندند، به امید اینکه حفریات خود را در سال بعد ادامه دهند. متأسفانه با بدتر شدن اوضاع امنیتی امکان انجام حفریات بیشتر میسر نشد. پس از ترک باستان شناسان محتویات قبر هفتم و احتمالاً قبرهای دیگری که حفرکننده گان روس آنها را پیدا نکرده بودند غارت شدند، چنانچه در بهار سال 1979 میلادی تمام دکانهای عتیقه فروشی کابل پر از آثار باستانی غارت شده از قبرهای طلا تپه شده بودند. بناءً حداقل بخشی از گنجینۀ طلا تپه که متعلق به تمام ملت افغانستان بود مفقود گردید و وارد کلکسیونهای خصوصی شد. در اواسط دهۀ 1990 میلادی، طلا تپه همانند یک غربال توسط غارتگران سوراخ سوراخ شده بود و این ساحۀ باستانی برای همیشه از بین رفت.

    باستان شناسان بیش از 21،000 قطعه طلا از قبرهای طلا تپه یافتند و هر قطعه را جداگانه ثبت نموده و به موزیم ملی در کابل فرستادند. در جریان بررسی نهایی صندوقها، پروفیسور سریانیدی که سرپرست گروه باستان شناسان بود، در ابتدا نتوانست یکی از کمیاب ترین قطعۀ این گنجینه که یک تاج قاتکی بود را پیدا کند. اما بعد از بررسی سخت، وی بالاخره توانست این تاج را در ته صندوق بزرگی زیر چندین درجن گوگرد پیدا کند.

    تصویر 1: طلا تپه، قبر سوم. گَل طلایی کمربند با تصویر یک جنگجوی مسلح که در یک دستش سپر و در دست دیگرش نیزه است. او در بین دو درخت یا دو ستون که در پایه های شان اژدها قرار دارد ایستاده است. سلاحها و زره ها به سبک یونانی-رومی هستند.

    در جریان 25 سال جنگ داخلی شایعات بسیاری دربارۀ سرنوشت گنجینۀ طلا تپه در بین مردم وجود داشت. شماری از مردم می گفتند که این گنج تخریب شده است، شماری هم فکر می کردند که این گنج به روسها فروخته شده یا ذوب شده است. اما گنجینۀ طلا تپه محفوظ بود. در سال 1989 میلادی کارمندان موزیم کابل بطور مخفیانه این گنج را به خزانۀ بانک مرکزی در کاخ ریاست جمهوری انتقال دادند. این تصمیم عاقلانه بود، زیرا در بهار سال 1992 میلادی موزیم کابل غارت گردید. دو سال بعد در اثر اصابت یک راکت سقف موزیم فروریخت و ساختمان آن در آتش سوخت. در نتیجۀ این حادثه تعداد زیادی از آثار تاریخی کمیاب و ارزشمند از بین رفتند.

    سرانجام در سال 2003 میلادی خزانۀ بانک مرکزی در حضور مقامات دولتی و بین المللی، بشمول شخص پروفیسور سریانیدی باز شد. با کمال تعجب گنجینۀ طلا تپه و بسیاری از آثار دیگر که گمان می رفت مفقود شده باشند، بطور مکمل و دست نخورده در خزانه یافت شدند.

    گنجینۀ طلا تپه یکی از شگفت انگیز ترین کشفیات باستان شناسی در آسیای مرکزی بشمار می رود. بشمول طلا و جواهرات منبت کاری شده و ظروف، اجساد نیز بخوبی حفظ شده بودند، بطوریکه موها، پوست، و لباسهای مرده گان سالم باقی مانده بودند. قابل توجه است که هیچکدام از قبرها غارت نشده بود، فقط یک قبر توسط موشها به شدت آسیب دیده بود. تصور می شد از شش جسد یافت شده پنج تای آن زن باشند که چهار زن نظر به کیفیت اجناس موجود در قبرهای شان، مقامهای مهمی داشتند. تنها جسد مرد گمان میرفت یک جنگجو باشد که همراه با یک شمشیر کاملاً تزئین شده، یک خنجر و یک اسب دفن شده بود. قبر این مرد در وسط قبرها قرار داشت که نشان می داد یک شخص عالی مقام بوده باشد و قبر وی نیز نسبت به سایر قبرها متفاوت بود و در مقام مهم قرار داشت.

    تصویر 2: طلا تپه، قبر پنجم. گردنبند طلایی که با سنگهای نیمه قیمتی منبت کاری شده.

    این گنج نتنها بخاطر تعداد اجناس کشف شده بلکه بخاطر نفیس بودن و طرز ساخت آنها نیز شگفت انگیز بوده است. واضح است که این اجناس توسط ماهر ترین استادان صنعتگر آن منطقه ساخته شده بودند. به منظور نگهداری آسان، تاج قاتکی طوری ساخته شده بود که قات و پهن می شد که احتمالاً ساخت این نوع تاجها میراث صحراگردی گذشته بوده است. آویزهای زینتی زنانه بخشی از این گنج بودند که تصاویر اسبها، شاهی که با چند اژدها جنگ می کرد و همچنان تصویر یک الهه که توسط حیوانات احاطه شده بود روی آنها حک شده بودند. بر روی یک گُل کمربند تصویر شراب نوشی خدایان یونان دیونسیوس (خدای شراب)، آریادنه و سیلنوس (الهۀ جنگل) حک شده بود. یک گُل دیگر، تصویر یک خدای یونانی بنام کوپید (خدای عشق) را سوار بر یک دلفین نشان می داد که یک ثلث این گُل کمربند با تصاویر جنگجویان کاملاً مسلح تزئین شده بود. یک گُل دیگر که از هشت زنجیر طلا بافته شده بود، دارای چندین سکه همراه با تصویر شخصی سوار بر یک پلنگ (احتمالاً خدای یونانی) بود. دستبندهای تزئین شده با سرهای شیرها، آینه های چینایی، مجسمۀ طلایی بز کوهی و حتی یک درخت طلایی کوچک نیز موجود بودند.

    اجناس داخل قبرها تأثیرات گستردۀ فرهنگی و مذهبی را درین منطقه آشکار می ساختند. نوشته های یونانی و تصاویر خدایان یونانی ریشه در فرهنگ یونانی-باختری دارد که توسط اسکندر کبیر به منطقه آورده شده بود. اما پیکر نگاری آنها اغلب ترکیبی از سبکهای یونانی، آسیای مرکزی، هند شمالی، ایرانی و سکایی بوده است. همچنان تصاویری از قبرهای مذکور بدست آمده بود که گمان می رود تصاویر الهه های باختری یا سقدی باشند. یکی از زنان سکۀ اشکانی در دست داشت، در قبر دیگر یک سکۀ طلای رومی، ضرب شده در کشور گالی یا فرانسه بود. دو تا از زنها آیینه های چینایی از جنس نقره بر روی سینه های شان داشتند.

    بربنیاد سکه های مکشوفه، تاریخ این قبرها به اواسط قرن اول میلادی باز می گردد که همزمان با سلسۀ کوشانیان بوده است. اجساد مذکور در فاصلۀ زمانی کوتاه، یکی پس از دیگری دفن شده بودند که احتمال می رود همه آنها اعضای یک فامیل عالی مقام و یا شاید یک فامیل سلطنتی بودند. به اساس تاجی که در قبر ششم یافت شده بود، شاید زن جوان مدفون درین قبر یک شاهدخت جوان بوده است. اما اینکه دقیقاً این افراد چه کسانی بودند تا هنوز یک راز است. عنصر قوی در پیکرنگاری مذهبی یونانی نماینگر ارتباط با سلسلۀ بی جاشدۀ باختری-یونانی می باشد، اما این آثار پیوندهای فرهنگی قوی با سنت صحراگردی آسیایی نیز داشته اند.

    تصویر 3: طلا تپه، قبر دوم. یک جوره دستبند که در نوکهایش تصاویر بز کوهی است و با سنگهای نیمه قیمتی منبت کاری شده است.

    امروز گنجینۀ طلا تپه در مهمترین موزیمهای دنیا به نوبت به نمایش گذاشته می شود، ولی اینکه این گنج چگونه محفوظ ماند و سالم از زیر زمین بیرون آورده شد شاید مهمترین بخش داستان باشد. اگر باستان شناسان در توقف کار بولدوزرها که تنها چند متر با قبرها فاصله داشتند پافشاری نمی کردند، گنج باختر امروز با خاکهای دشتی که از آن برای شاهراه شبرغان-آقچه استفاده می‌کردند یکسان می

    Enjoying the preview?
    Page 1 of 1