17 min listen
کتاب صوتی عقاید یک دلقک?هاینریش بل
ratings:
Length:
513 minutes
Released:
Jan 6, 2024
Format:
Podcast episode
Description
هاینریش بل با نوشتن این کتاب موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۷۲ شد. عقاید یک دلقک (به آلمانی: Ansichten eines Clowns)، کتابی نوشتهٔ هاینریش بل نویسندهٔ آلمانی است که در ۱۹۶۳ نوشته شدهاست. همچنین در سال ۱۹۷۶ وویکش یاسنی کارگردان اهل جمهوری چک فیلمی از این رمان ساخته است.با صدای آرمان سلطان زادهخلاصه داستاناین کتاب دربارهٔ دلقکی به نام هانس شنیر است که معشوقهاش، ماری، او را بابت دلایل مذهبی ترک کرده و وارد رابطه با مردی کاتولیک به نام هربرت تسوپفنر شدهاست که دارای نفوذ مذهبی و سیاسی قابل توجهی است. هانس به همین دلیل دچار افسردگی شده و مرضهای همیشگیاش، مالیخولیا و سردرد تشدید یافته. از این رو برای تسکین آلام خود به مشروب رو آورده است. به قول خودش «دلقکی که به مشروب روی بیاورد، زودتر از یک شیروانی ساز مست سقوط میکند». فقط دو چیز این دردها را تسکین میدهند: مشروب و ماری. مشروب یک تسکین موقتیست ولی ماری نه؛ ولی او رفته. سراسر داستان روایت چند ساعتی است که هانس شنیر از بوخوم به زادگاهش بن باز میگردد و بعد از ناامیدی عاطفی و حس تنهایی و فقری که به او دست میدهد برای اجرا با گیتار به ایستگاه راهآهن بن میرود. در خلال این مدت او به صورت نامنظم و غیرخطی خاطراتی را تعریف میکند که برای خواننده روشن میکند که چطور وضعیت او به اینجا کشیده است.[۱]داستان از جایی شروع میشود که زانوی هانس در اجرای ضعیف و رقت انگیزی که در شهر بوخوم داشتهاست مجروح میشود. کسی که نمایش را به او سفارش داده مردی به نام کاسترت است که برای خیریههای مذهبی کار میکند. کاسترت نه تنها دستمزد هانس را کمتر از مقداری که پیشتر با او توافق کردهاست میپردازد، بلکه نقدی تند علیه نمایش ضعیف او مینویسد و با این کار موجی از رسوایی هنری برای هانس پدید میآید که منجر به کنسل شدن برنامههای آیندهٔ او به صورت یکطرفه میگردد.در بازگشت به بن، هانس که آدم ولخرجی است، جز یک سکهٔ یک مارکی، که آن هم در خلال داستان با پرتاب کردن به بیرون از پنجره از دست میدهد، چیزی ندارد. به همین دلیل دفترچه تلفنش را باز میکند و شروع به تماس با آشنایان میگیرد. هانس نخستین بار به کینکل تلفن میکند و با خشم به او میگوید این که ماری برای بودن با مردی دیگر او را ترک کردهاست، مصداق فحشا است و تهدید میکند اعضای گروه کاتولیکی که ماری را از او جدا کردهاند، خواهد کشت. هانس سپس با برادرش لئو که چندی است مذهب خود را از پروتستانیسم به کاتولیسیزم تغییر داده است تلفن میکند. مردی که ظاهراً منشی کلیسا هست دو مرتبه تلفن را بر میدارد و میگوید که افراد کلیسا در حال صرف وعدهٔ ناهار هستند. کشیش زومرویلد، از اعضای گروه کاتولیکی که هانس او را سخت در این که ماری ترکش کردهاست مقصر میداند، با هانس تماس میگیرد و سعی میکند آتش خشم او او را فروبنشاند و به او توصیه میکند که ماری را فراموش کند و زن دیگری را وارد زندگی خود کند. هانس در حین مشاجرهٔ تلفنی با زومرویلد متوجه میشود که ماری در آن هنگام با تسوپفنر برای ماه عسل به رم رفته است، مقصدی که به دلیل حضور پاپ در آنجا ماری قبلا پیشنهاد هانس برای سفر به آن را رد کرده بود. در همین اثنا تسونرر، مدیر برنامههای هانس، به او تلفن کرده و میگوید پس از اجرای ضعیفی که در بوخوم داشته باید لااقل شش ماه را دور از صحنه به سر برد. هانس که تا قبل از آن از افسردگی عاطفی و مالیخولیا در رنج بودهاست، با شنیدن این خبر پی میبرد که در مخمصهٔ بیپولی هم گرفتار شدهاست و با خود میاندیشد که از چه کسانی میتواند پول قرض کند. در همین اثنا پدر هانس به او سر میزند و پیشنهاد میدهد که برای تحصیل در هنرپیشگی کمدی به آموزشگاه برود و متعهد به پرداخت هزینهٔ تحصیل او میشود. بعد از آن که هانس این پیشنهاد را رد میکند، با وجود لحظات نسبتا پراحساسی که بین پدر و پسر سپری میشود، پدر هانس میگوید که تنها حاضر است مبلغ اندکی به او کمک مالی بدهد. با رفتن پدر، مونیکا زیلوز، زنی از گروه کاتولیکی که از قرار معلوم به هانس علاقمند است، با او تماس میگیرد. ولی از آنجا که هانس خود را موجودی «تکهمسر» میداند، ارتباط خاصی بین آنها شکل نمیگیرد. با فرا رسیدن شب لئو با هانس تماس میگیرد و میگوید که میتواند مبلغی در حدود شش مارک به او بدهد. هانس در ضمن صحبت با لئو متوجه میشود برادرش روابط دوستانه با تسوپفنر دارد و ملاحظات مذهبی او باعث شده که از ملاقات حضوری با هانس اکراه داشته باشد. این مسئله خشم هانس را بر میانگیزد و به لئو میگوید که دیگر لازم نیست که برای ملاقات با او به خانهاش بیاید. هانس در این میان بارها به گذشته میرود و خاطراتش را میگوید.هانس تعریف میکند که در خانوادهٔ متمو
Released:
Jan 6, 2024
Format:
Podcast episode
Titles in the series (100)
وکیل آبکی و خیانتکار? by زهینه [زندگی بهینه]